به طور کلی اوضاع جهان درهم ریخته است به ویژه برای کشور ایران با حکومت جمهوری اسلامی که به سمت نابودی و فلاکت بیشتر میرود.
همه ما ایرانیان از خود میپرسیم که آیا دولت جمهوری اسلامی ایران جرات حمله به اسرائیل را دارد که از حامی بزرگی چون آمریکا برخوردار است یا نه؟ آیا این رژیم متوجه خطر همه جانبه جنگ تمام عیار شده و آیا از ترس سرنگونی خود، از جنگ دوری میکند یا نه؟
آیا میتواند به اعتبار خود در نزد بعضی کشورها به ویژه نیروهای نیابتی خود مانند حزب الله و حماس و حوثی ها اهمیت ندهد و از جنگ پرهیز کند؟
در حالی که کشورهای ایران و اسرائیل در تنش آغاز جنگ هستند و بسیاری از سران کشورهای مهم دنیا به ایران هشدار پرهیز از جنگ را دادهاند، ولی دولت جمهوری اسلامی ایران ظاهراً برای حفظ اعتبار خود، بر روی گرفتن انتقام سخت پافشاری میکند.
در این میان حزب الله لبنان هم ممکن است برای حامیان مالی خود، برای حمله به اسرائیل پیشگام و یا در حقیقت پیشمرگ رژیم ایران شود.
ایرانیان هم در ایران و در سراسر جهان دلشورههای خودشان را دارند. بعضی از ایرانیان مخالف جنگ هستند و بعضیها موافق آن.
مخالفین میگویند که پیامدهای جنگ از بین رفتن زیرساختها مانند: پلها و جادهها و تاسیسات رفاهی همچون نیروگاههای برق که موجب قطع آب و برق و کمبود مواد غذایی میگردد و در نتیجه مردم یا تلف می شوند و یا از گرسنگی به جان هم می افتند. در ضمن خطر از هم پاشیده شدن کشور هم در میان خواهد بود.
از طرف دیگر موافقین جنگ معتقدند که مرگ یک بار و شیون هم یک بار. چون این بهترین فرصتی خواهد بود تا مردم ستمدیده علیه این حکومت ضد ایرانی به پا خیزند و با وجود خسارات مالی و جانی بسیار، از شر چنین حکومتی که سرانجام ایران را به نابودی خواهد کشاند خلاص شوند. ایران در طول هزارهها، نسلهای زیادی را برای بقای خود از دست داده است. به عبارت دیگر، ایرانیان بسیاری به خاطر نجات و بقای ایران، جان خودشان را از دست داده اند. اگرچه ما از نظر زمانی در دورهای قرار گرفتهایم که یک دولت مستبد هموطنان ما را میکشد، زندانی و شکنجه میکند و به کوچ اجباری وا می دارد، اما ایرانیان همواره روزگاران بسیار تلختر و سخت تر از این را هم از سر گذرانده اند. مانند حمله اعراب که به ایران تاختند و به کشتار و غارت و تجاوز پرداختند. یا زمانی که مغولها وحشیانه به ایران تاختند و شهرها را ویران کردند و از کشتهها، پشتهها ساختند.
اما باز مردم ایران با فرهنگ غنی و ارزشمند خود همچون ققنوس از خاکستر خود برخاستند و دوباره ایران را از نو ساختند.
امروزه نیز همه آزادگان و عاشقان وطن آرزوی عبور از جمهوری اسلامی ایران را دارند تا دوباره این سرزمین اهورایی را از نو بسازند و از نظر آزادی و رفاه اجتماعی و شادی، نمونه و الگویی استثنایی و بینظیر در جهان بشوند.
مردم ایران مدت هاست که به این نتیجه رسیدهاند، رژیمی که به هیچ عنوان اصلاح پذیر نیست و همچنان به ایدئولوژی مخرب خود پایبند است و هر روزه کشور را در منجلاب بدبختی بیشتر فرو میبرد، هیچ امیدی به آن نیست و به هیچ عنوان نمیتوان به این شب تیره آویخت. چون نور و سحرگاهی در ظلمات آن دیده نمی شود.
باز هم نمونههایی از دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران را در طی این چند دهه در اینجا یادآور میشویم که علل اصلی اعتراضات و مشکلات مردم ایران است:
۱- فساد اقتصادی
۲- دیکتاتوری مذهبی
۳- نبود آزادیهای اجتماعی
۴- حذف نخبگان
۵- نبود آزادی بیان
۶- جدا نبودن دین از سیاست
۷- اقتصاد ضعیف
۸- تورم و گرانی کمرشکن
۹- اختلاسهای کلان میلیاردی
۱۰- تخریب محیط زیست
۱۱- نبود انتخابات آزاد
۱۲- نبود آزادی های سیاسی
۱۳- تبعیض جنسیتی
۱۴- تخریب هویت ملی
۱۵- حجاب اجباری
۱۶- رشد اقتصادی پایین
۱۷- پاسپورت بی ارزش
۱۸- تبعیض قومیتی
۱۹- وضعیت کودکان فقیر
۲۰- فرار مغزها
۲۱- حقوق زنان
۲۲- عقب ماندگی تکنولوژی
۲۳- فشار بر قشر آسیب پذیر
۲۴- تخریب آثار باستانی
۲۵- آلودگی هوا
۲۶- هزینههای بیهوده برای اماکن مذهبی
27- کمکهای میلیاردی به گروههای نیابتی خارج از کشور
28- از بین بردن صنایع داخلی
29- اعدام های ظالمانه مخالفین سیاسی
30- سانسور و فیلترینگ اینترنت
31- نهایت فقر مردم استانهای محروم
32- سیاست خارجی جنگ طلب
33- و در نهایت، از بین بردن دین و ایمان مردم
حال شما بگویید آیا باز هم باید امیدوار بود که اوضاع بهتر شود؟
فریب و خوش باوری تا کی؟!
به امید ایرانی آزاد و آباد
زن زندگی آزادی