در کشورهای پیشرفته جهان، از جمله کشور کانادا که ما در آن زندگی میکنیم، بیش از ۱۵۰ ملیت مختلف با فرهنگ ها و آداب و سنت های گوناگون، زندگی می کنند.
در اینجا، پرستشگاه های مختلف، برای پیروان ادیان بیشمار، در کنار هم وجود دارد.
بی خدا و با خدا، در کنار هم و زیر نظر قانون کشور، زندگی می کنند و هیچ گونه مشکلی با یکدیگر ندارند و هر کس در عقیده و نظر خود آزاد است.
آیا جالب نیست کسانی که در کشور خود که به آن، تعلق خاطر بسیار دارند ولی بنا به دلایل قوانین حکومتی آنجا، نمیتوانند در زادگاه خود زندگی کنند و به ناچار به سرزمین های دور می گریزند تا آزاد و رها از همه آن قید و بندهای زادگاهشان، زندگی آرامی داشته باشند!
هر کسی، باوذ خاص خودش را دارد و در کشورهای پیشرفته جهان، از کسی نمی پرسند که چرا چنین باوری داری؟
اما آیا در کشورهای استبداد زده ای مانند ایران، کسی میتواند آزادانه و بدون ترس و وحشت، هر باوری داشته باشد؟
آیا شما می توانید هر نقص و ایرادی را که از حاکمان می بینید، آزادانه آن را به صورت انتقاد، بر زبان بیاورید؟
هر دینی در جهان، پیروان خاص خودش را دارد و این پیروان، نیاز دارند معبودی را بپرستند. در گوشه گوشه دنیا، انواع و اقسام ادیان کوچک و بزرگی وجود دارند که پیروان خاص خودشان را دارند. دین، نیاز جوامعی است که هنوز نمی توانند بدون آن زندگی کنند و تا زمانی که این باور حضور داشته باشد، ادیان هم به طور آشکار و قوی، وجود خواهند داشت.
می دانیم که دین و مذهب و باور و ایمان، امری شخصی است و هیچکس با فشار و زور نمیتواند باور کسی را از بین ببرد و یا روی آن تاثیر بگذارد.
در مورد درست و نادرست بودن باورها، حرفی ندارم. چون این امری خصوصی است. سخن من خطاب به سیستمی است که سعی دارد تا در این دنیای مدرن و دانش محور، باورهای ایدئولوژیک خود را به دیگران تحمیل کند، مانند جمهوری اسلامی ایران.
هر رئیس جمهوری که در ایران انتخابانده می شود، در مدت هشت سال ریاستش، هشت برابر اوضاع اقتصادی کشور را بدتر از قبل نموده است و بر اثر بی کفایتی و بی دانشی حکومتگران و سران حاکم بر ایران که بر همه دنیا به ویژه بر ایرانیان ثابت شده است، دلار آمریکا، از مرز ۴۳ هزار تومان و دلار کانادا نیز از مرز ۳۳ هزار تومان عبور کرده است.
آشکارا ثابت شده است که این روند تنزل و فروپاشی اقتصادی در ایران، همچنان ادامه خواهد داشت و به هیچ عنوان امکان ندارد که سال آینده، بهتر از امسال باشد.
پس، چرا باید به حکومتی که بی کفایت است و هیچگونه تخصصی در کشورداری ندارد و مردم از آن در رنج و محنت هستند، پایبند بود؟
چه کسانی از این رژیم مورد نفرتِ ایرانیان، حمایت می کند؟
طبیعی است که حامیان این رژیم، کسانی باشند که با بودن این رژیم ناکارآمد و دزد که پولهای ملت ایران را می دزدد و آنها را به عواملش در خارج از کشور می دهد، درآمدهای کلانی دارند که با رفتن رژیم، منبع درآمد نامشروع شان نیز قطع میشود.
دیگر کسانی که از این رژیم دیکتاتور و ستمگر حمایت می کنند، مزدورانی هستند که همچون انگل از بدنه این حکومت ارتزاق می کنند و به همین جهت، دست به هر عمل غیرانسانی هم میزنند.
کجا یک انسان با شرف می تواند در مقابل فساد و دزدی های سیستماتیک حکومت جمهوری اسلامی ایران، دم نزند و سکوت اختیار کند؟
کجا یک انسان آزاده می تواند این همه بیداد و ستمگری را ببیند و ساکت باشد؟
کجا یک ایرانی وطن پرست می تواند خاموش باشد وقتی که می بیند هموطنانش زیر ظلم و ستم قرار دارند و بسیاری از جوانان آن، به خاطر عقاید اعتراضی خود، در زندانها شکنجه و اعدام می شوند؟
مگر میشود این همه بی عدالتی را دید و سکوت کرد و در عین حال خود را انسان نامید؟
انسان ها در هر کجای دنیا که باشند، با دیدن درد و رنج انسان های دیگر، احساس همدردی می کند و در غم و اندوه آنها شریک می شود، چون، این نشانه ای از انسانیت است.
در آستانه سال نوی ۲۰۲۳ میلادی و نیز در میانه چهارمین ماه خیزش مردمی ایران هستیم. امید آن داریم که این رژیم ضد ایرانی و ضد جهانی که یک دوست واقعی هم ندارد، هر چه زودتر از پای درآید تا نه تنها ایران و خاورمیانه، بلکه تمام جهان نیز نفس بکشد.
امیدواریم تا جشن نوروز آینده، انقلاب آزادیخواهانه جوانان ما که آینده سازان کشور هستند، به پیروزی برسد تا همه ما ایرانیان در سراسر جهان، نوروز باشکوهی را جشن بگیریم.
همچنین امیدواریم که صلح و آرامش در سال جدید میلادی، بر سراسر جهان حکمفرما شود. سال ۲۰۲۳ میلادی، بر همه آزادگان جهان مبارک باد.
پاینده و پویا باشید.