کارشناسان امور مسکن در این شهر دو گروه هستند، یک عده کارشناسانی هستند که دردفاتر کارشان نشسته اند و بر اساس آمار و ارقامی که به دستشان میرسد تلاش میکنند وضعیت این بازار را برای بنگاههای اقتصادی و بانکها تشریح و آینده این بازار را پیش بینی کنند. بر اساس آمار و ارقامی که این کارشناسان در اختیار دارند قیمتها در این بازار باید سالها پیش شروع به پایین رفتن می کرده است. بله میگویند در بخش کم ارتفاع بازار دچار حباب است و از هشت سال پیش این حباب باید می ترکیده. ولی در میان حیرت این کارشناسان عزیز که کوچکترین شکی در میزان سواد و دانش آنها نیست هر سال بیشتر از سال پیش باد شده است، این کارشناسان به دولت پیشنهاد کرده اند که یک پنچری ریز در آن ایجاد کند تا این باد کم کم و به تدریج خالی شود ، اتفاقاً دولت هم گاهی یک جوالدوز در آن فرو میکند اما تا کنون تاثیر نکرده است این دوستان کارشناس برای کارفرمایان پولدارشان که معمولاً بانکها یا شرکتهای متموّل هستند در کاندوهای بلند مرتبه مشغول محاسبات هستند. گاهی که برای استراحت پشت پنجره یا روی بالکن میروند تا خستگی در کنند، از آن بالا مورچه هایی را در خیابان میبینند که هرکدام چند کاغذ زیر بغل زده اند و به همراه یک عده مدام در این شهر با شتاب فراوان بالا و پایین میروند و هنگامی که به همنوع خودشان میرسند مانند مورچهها کمی با هم شاخ به شاخ میشوند و با هم مکالمه کوتاهی دارند و دوباره به راه خود میروند. بله این مورچهها بنده و همکاران محترم هستیم که از آن بالا مورچه بنظر می رسیم. البته از این پایین هر کدام برای خودمان غولی هستیم! برای پیدا کردن یک خانه یا کاندو آپارتمان باید صد بار عرض و طول و ارتفاع این شهر را بالا و پایین برویم که پیش مشتریهای خودمان شرمنده نشویم.
در این رفت و آمدها هم هر گاه که به دوست یا همکار خودمان میرسیم از هم سو الاتی میکنیم بطور مثال میپرسیم که زمین برای ساخت چیزی داری، معمولاً طرف جواب میدهد خیر، شما آپارتمان بزرگ دو اتاق خوابه مشرف به دریا تو دست و بالت هست، یا پیش خرید ارزون سراغ داری و پس از مکالمه کوتاهی هر کدام با مشتریهای خودمان از طرفی میرویم، ما کارشناسان گروه دوم هستیم. همانطوریکه ابزار کار کارشناسان گروه اول قلم دوات و نوشت افزار هست ما کارشناسان زمینی که از آن بالا رفتارمان شبیه مورچه هاست بخصوص وقتی که همکارمان از روبرو میآیداین شباهت افزایش مییابد ! ابزار کار ما کفش و لباس است یعنی اینقدر دنبال یک سرپناه برای مشتریهای گرانقدر خویش میدویم که مدام کفش مان سوراخ میشود یا باید کفش نو بخریم یا باید ببریم کفاش آنرا تخت بزند! اتفاقاً چند روز پیش که با مشتری به ساختمانی وارد میشدیم تا یک آپارتمان برای ایشان اجاره کنیم دیدم همکارم از روبرو دارد از ساختمان بیرون میآید مانند مورچهها بطرفش رفتم و پرسیدم اجاره خوب چیزی داری ما را نجات بدهی ؟ ایشان جواب داد نه شما کفاش خوب آشنا نداری ؟ جواب دادم این یکی را دارم تو پلازای سر کوچه یکی هست. تشکر کرد و با شتاب بیشتری دور شد.
کارشناسان بلند مرتبه که از آن بالا به ما نگاه می کنند فکر میکنند ما کارشناسان در بخش کم ارتفاع دیوانه هستیم چون مطابق محاسبات ایشان با توجه به کمبود شغل و عدم رونق اقتصادی مردم پول خانه خریدن ندارند بخصوص با متوسط قیمت خانه که به مرز یک میلیون دلار رسیده و خریدار باید دویست هزار دلار داشته باشد تازه اگر بتواند هشتصد هزار دلار دیگر را از بانک وام بگیرد بله مطابق حساب و کتاب این عزیزان این سناریو عملی نیست ولی قضیه از این پائین طور دیگری بنظر میرسد و کاملاً عملی است. اگر نبود که ما اینقدر بالا و پایین نمیپریدیم!
اگر ملکی که مشتری میخواهد پیدا کنیم پول خانه را خدا میرسونه. در پایان از شما خوانند گان محترم و دوستان عزیز خواهش میکنم اگر ملکی یک طبقه دو طبقه سه طبقه مرتفع، کم ارتفاع حتی بی ارتفاع یعنی زمین برای فروش دارید ما را فراموش نفرمائید. اگر قصد خرید دارید و تمایل دارید با ما شهر را بالا و پایین بروید به صف ما ملحق شوید. اگر ملک دندانگیری پیدا نکنیم حد اقل با کوچههای شهری که در آن زندگی میکنیم آشنا میشویم. دو تا دلیل هست که ما را امیدوار نگه میدارد اول اینکه پول خانه را خدا میرسونه دوم اینکه جوینده یابنده است.
کامران انواری
647-808-3450