انتخابات ریاست جمهوری ایران به دور دوم کشیده شد و فردا جمعه ۵ جولای رقابت بین جلیلی و پزشکیان برای مقام ریاست جمهوری برگزار میشود.
عدهای با زیر سوال بردن آمار مشارکت مردم در انتخابات دور اول و با اشاره به نظم عجیب اعداد اعلام شده که همگی مضرب ۳ هستند و اینکه تعداد آرای شرکت کنندگان و حتی آرای باطله هم کاملاً قابل تقسیم بر عدد ۳ است، (که امکان آن یک در میلیون است) آمار اعلام شده از طرف دولت را یک دروغ آشکار میدانند. به همین جهت، میتوان نتیجه گرفت که مشارکت ۴۰ درصد اعلام شده از طرف دولت، در حقیقت باید ۱۳ و نیم درصد باشد.
حالا فرض را بر این مبنا بگذاریم که ۴۰ درصد رای داده باشند و در مقابل مشخص می شود که ۶۰ درصد اکثریت مردم رای نداده اند. آیا خود این آمار، نشان دهنده بیاعتبار بودن حکومت جمهوری اسلامی ایران نیست؟
دیروز چهارشنبه، سوم جولای، رهبر جمهوری اسلامی ایران پس از ۵ روز سکوت، اذعان کرد: در مرحله اول انتخابات، مشارکت مردم کمتر از آن مقداری بود که توقع داشتیم و حدس هم زده میشد. اما اینکه تصور شود کسانی که در دور اول رای ندادند مخالف نظام هستند، برداشت کاملا اشتباهی است. ممکن است یک تعدادی باشند که از اصل نظام خوششان نیاید. این افراد در کشور آزادانه حرف هم میزنند، حرفهایشان را هم میشنویم و میدانیم چه میگویند.
رهبر جمهوری اسلامی در حالی مدعی “آزادانه حرف زدن” مخالفان نظام شد، که بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، تنها به دلیل انتقاد از وضع کشور یا از شخص خامنهای به حبسهای طولانی مدت محکوم شدهاند، مانند فاطمه سپهری و محمد نوریزاد و بسیاری دیگر از فعالان سیاسی دیگر.
حتی در همین انتخابات نیز کسانی که در فضای مجازی، انتخابات را تحریم کرده بودند هم مورد پیگرد قرار گرفتند.
خامنهای میگوید: میدانیم کسانی هستند، (آنها را) میشناسیم که با اصل این نظام و اصل تشکیلات حکومت اسلامی خیلی موافقتی ندارند، خب بله اینها هستند لکن این که ما هر کسی که رأی نداد را ملحق به اینها بکنیم این خیلی خطای بزرگی است. نه، مشکل دارد، گرفتاری دارد، کار دارد، حوصله ندارد، وقت نمیکند، انواع و اقسام موانع برای این کار وجود دارد.
جالب اینجاست که خامنهای برای کسانی که در انتخابات شرکت نکردهاند، بهانههای مختلفی را بیان میکند و حتی میگوید که “ما صداهای مخالفین را میشنویم و میدانیم که آنها چه میگویند.”
بر این اساس، متوجه میشویم که خود رهبر جمهوری اسلامی ایران، تمام نالهها و زجههای مادران داغدار و همچنین صدای گرسنگان را میشنود. او، همه دلایلی را که باعث شده است تا کشور ایران به قهقرا برود را کاملاً میداند. ولی نمیپذیرد که خود او مهمترین مشکل کشور ایران است. او میداند که بیکفایتی و بیلیاقتی مسئولان کشور از جمله خود او و نیز سوء استفادههای کلانی که از ثروت و داراییهای کشور به نفع گروههای تروریستی نیابتی رژیم ایران صورت می گیرد، همگی باعث شده است تا مردم یک کشور ثروتمند به خاک ذلت بنشینند و اکثریت آنها در زیر خط فقر زندگی کنند.
او اکنون به نوعی از مردم تقاضا میکند که در انتخابات شرکت کنند، چون معتقد است که انتخابات، آبروی نظام جمهوری اسلامی است. او بخوبی میداند که مردم ستمدیده این نظام را نمیخواهند و مایلند که از این رژیم عبور کنند. ولی این را هم به خوبی میداند که چارهای ندارد جز اینکه خود را به خواب و نادانی بزند.
اکثریت ایرانیان بر این باورند که رژیم جمهوری اسلامی ایران باعث آن است تا ایران اولین کشور مسلمان باشد که از طبقهبندی مسلمان بودن خارج شود و نیز ملت ایران، اولین ملتی در طول تاریخ باشد که نسبت به خرافات و دین تا به این اندازه و درجه، به آگاهی می رسد.
تا زمانی که خامنهای بر سر قدرت است، مهرههایی مانند رئیس جمهور، هیچ گونه قدرت اجرایی نخواهد داشت و تنها خواسته رهبر است که باید اجرا شود. ناگفته نماند که بر اساس لجبازی رهبر، از زمانی که تحریمها آغاز شده است بیش از یک تریلیارد دلار (۱۰۰۰ میلیارد دلار) به ایران خسارت وارد شده است و اگر این لجبازی احمقانه نبود، اکنون ایران گلستان میبود.
انتخابات ریاست جمهوری را همه شخصیت ها و گروههای سیاسی تحریم کردهاند و بسیاری از مردم هم پس از ۴۵ سال فریب و ریا تصمیم گرفتهاند که دیگر فریب وعدههای پوشالی مسئولان کذایی حکومت را نخورند، چون آنها دیدهاند که هر سال بدتر از سالهای قبل شده است.
اگرچه حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از مردم، آگاهانه یا ناآگاهانه پای صندوقهای رأی میروند ولی تعداد آنها در مقابل اکثریت مخالف که مایل به گذار از رژیم هستند، بسیار اندک است.
از شخصی پرسیدند: تو که همیشه گول میخوری، چرا باز هم این بار گول خوردی؟ گفت: آخه هر بار به نوعی جدید گول می خورم.
اگر خودمان نمیتوانیم تجزیه و تحلیل درستی از حکومت آخوندها داشته باشیم، حتماً کسانی هستند که بتوان از مشورت و راهنماییهای آنها استفاده کرد.
آنهایی هم که معتقدند ممکن است این بار درست باشد، باید بدانند که با گفتن انشالله که گربه نیست، نه تنها ماهیت سگ به گربه، بلکه گرگ هم به میش تبدیل نمی شود.