تحولاتی تازه در ساختار قدرت ایران: امنیت، اقتصاد و دیپلماسی در بزنگاه
در میانه ی تابستان ۱۴۰۴، جمهوری اسلامی ایران با مجموعه ای از تحولات شتاب زده و گاه متضاد روبروست که نشانه هایی از بحران، بازآرایی ساختار قدرت و تلاش برای کنترل وضعیت بحرانی کشور را در خود دارد.
این تحولات، از تغییرات کلان در سطوح امنیتی گرفته تا تحرکات دیپلماتیک در صحنه ی منطقه ای و جهانی، همه حاکی از موقعیتی است که نظام سیاسی ایران بیش از همیشه، در حال بازتعریف خویش و واکنش به فشارهای داخلی و خارجی است.
تشکیل یک “شورای دفاع در زمان جنگ” به دستور رهبر جمهوری اسلامی که قرار است در زمان های اضطراری جایگزین ساختارهای فعلی شده و کشور را در شرایط بحرانی هدایت کند. این اقدام نشانه ای است از پیش بینی درگیری های آتی یا تشدید ناآرامیها در داخل کشور.
افزایش تعداد اعدام ها، به ویژه در پرونده هایی با اتهامات امنیتی، نگرانی نهادهای حقوق بشری و گروه های مدافع آزادی های مدنی را افزایش داده است که این روند تلاشی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و پیشگیری از اعتراضات آینده تفسیر می شود.
در عرصه ی سیاست خارجی، مذاکرات هسته ای میان ایران و سه کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه، آلمان) وارد مرحله حساسی شده است. مهلت تعیین شده تا پایان ماه آگوست ۲۰۲۵ برای رسیدن به توافق، آخرین فرصت برای جلوگیری از فعال سازی «مکانیزم ماشه» و بازگشت تحریم های سازمان ملل به شمار میآید.
ایران خواهان لغو کامل تحریم ها و تضمین های اقتصادی است، در حالی که اروپا نگران افزایش سطح غنی سازی اورانیوم و کاهش تعهدات نظارتی تهران است.
در سطح داخلی، بحرانهای زیرساختی از جمله قطعی برق و کم آبی به شکل گسترده ای مردم را تحت فشار قرار داده است که همراه است با کاهش بهره وری صنعتی، بیکاری، مهاجرت از روستاها و حتی اعتراضات پراکنده در استان ها.
همه این تحولات، پیش درآمدی برای بحران های بزرگ تر در آینده است.
شاهزاده رضا پهلوی، در سالهای اخیر به یکی از چهرههای برجستهی مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور تبدیل شده است. او که از زمان انقلاب ۱۳۵۷ در تبعید زندگی میکند، با شعار بازگرداندن آزادی، عدالت، و کرامت انسانی به ایران، در میان بخشی از مردم ایران، به ویژه نسل جوان، طرفدارانی دارد.
شاهزاده رضا پهلوی بارها تأکید کرده که هدف او بازگرداندن پادشاهی به سبک پیشین نیست، بلکه او خواستار گذار مسالمت آمیز به یک نظام دموکراتیک و سکولار (جدایی دین از حکومت) است. او خود را نه پادشاه، بلکه یک «خدمتگزار ملی» می نامد و گفته است که تصمیم درباره نوع نظام آینده ایران (جمهوری یا پادشاهی مشروطه) باید از طریق رفراندوم آزاد گرفته شود.
او در ماه های گذشته تلاش هایی برای ائتلاف میان اپوزیسیون انجام داده و با چهره هایی از گرایش های مختلف، از جمهوری خواهان تا ملی مذهبیها، وارد گفتگو شده است. گرچه برخی از این تلاش ها با چالش هایی روبرو شده، اما نفسِ تلاش برای وحدت و هم افزایی، مورد استقبال گروه هایی از جامعه قرار گرفته است.
او با بهره گیری از رسانه ها و شبکه های اجتماعی، ارتباط مستقیمی با مردم در داخل کشور برقرار کرده و همچنین در محافل بین المللی فعال بوده است. دیدارهایی با نمایندگان دولت های اروپایی و آمریکایی، و سخنرانی هایی در پارلمان ها، تلاش هایی در جهت جلب حمایت جهانی از جنبش مردم ایران نموده است.
شاهزاده در سخنانش، بر حقوق زنان، حقوق اقوام و اقلیت ها، آزادی دین و بیان و نیز بر لزوم شکل گیری یک اقتصاد آزاد اما عادلانه تأکید کرده است. این رویکرد برای بسیاری از کسانی که از تبعیض، فساد، و فقر خسته اند، امیدبخش است.
در این میان، چند عامل باعث شده تا برخی تحلیل گران از احتمال تغییرات بنیادین در آینده ای نزدیک سخن بگویند:
افزایش نارضایتی عمومی به ویژه در پی بحران آب، برق، اقتصاد و سرکوب های امنیتی
فشارهای بین المللی و تهدید بازگشت تحریم های شدید
احتمال بسیار زیاد حمله ارتش اسرائیل به مواضع نظامی حکومت جمهوری اسلامی و نیز امکان ترور شخصیتهای سیاسی و نظامی رژیم حاکم بر ایران
بحران آشفتگی در ساختار قدرت پس از مرگ یا تضعیف رهبر جمهوری اسلامی
تحرکات اپوزیسیون و شکل گیری زمینه برای اعتصابات سراسری
با این حال، برای تحقق یک تغییر موفق و تغییر رژیم در ایران، نیاز به هماهنگی در داخل، حمایت منطقه ای و بین المللی، و انسجام میان اپوزیسیون وجود دارد.
در این میان، شاهزاده رضا پهلوی یکی از چهره هایی است که برخی او را «شخصیت پیوند دهنده» میان گروه های مختلف میدانند.
همین یکشنبه راهپیمایی از طرف ستاد مرکزی پادشاهی خواهان کانادا در تورنتو برگزار میشود. توجه شما را به اطلاعیه های مربوطه، در این شماره مجله شهرما جلب میکنم.
به امید آزادی و آبادی ایران
پاینده و پویا باشید