ماندگاری این رژیم ضد ایرانی به نفع چه کسانی است؟
ایران در طول تاریخ، همواره سرزمین تمدن، فرهنگ، دانش و شکوه بوده است. اما در بیش از چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی نه تنها بر رشد و توسعه کشور نیفزوده، بلکه ایران را در مسیر ویرانی، عقب ماندگی، و انزوای جهانی قرار داده است.
پرسش اصلی اینجاست: چرا این نظام همچنان باقی مانده و چه کسانی از آن سود میبرند؟
آیا ادامه این حکومت به نفع مردم ایران است و یا تنها گروهی محدود و برخی دولت های خارجی، که از آن بهره میبرند؟
بقای جمهوری اسلامی نه حاصل مشروعیت مردمی، بلکه نتیجه مجموعه ای از عواملی است مانند
سرکوب سیستماتیک و استفاده از نیروهای امنیتی و نظامی، برای خفه کردن هر صدای مخالف.
همچنین استفاده ابزاری از دین، برای ایجاد ترس یا مشروعیت سازی.
این حکومت بیگانه، به جای ایجاد وحدت ملی، همواره اقوام ایرانی را مقابل هم قرار داده است. ثروتی که به جای رفاه مردم، آن را در خدمت بقای نظام و شبکه های فاسد و نیابتی های تروریست خارجی خود قرار داده است.
کسانی از جمهوری اسلامی سود میبرند، حاکمان و شبکه های قدرت داخلی، از جمله رانت نفتی، انحصار اقتصادی، برخی دولت های همسایه که از ضعف حکومت ایران سود می برند. و همچنین کشورهای آمریکا و غرب که از وجود جمهوری اسلامی به عنوان «مترسک» استفاده می کنند تا قراردادهای میلیاردی برای فروش سلاح ها به اعراب حاشیه خلیج فارس ببندند.
غربیها نیز از تهدید دائمی جمهوری اسلامی، در فروش اسلحه به همسایگان ایران، و هم در کنترل قیمت انرژی سود فراوان می برند.
قدرتهای جهانی، یعنی روسیه و چین نیز در سایه انزوای ایران، قراردادهای ناعادلانه و استعماری با حکومت جمهوری اسلامی می بندند و منابع نفت و گاز ایران را به بهایی ناچیز تصاحب می کنند.
در این میان، بزرگترین بازنده این بازار سیاه، ملت فلاکت زده ایران است.
دستاوردهای این رژیم منحوس، تورم افسارگسیخته، بیکاری گسترده، سقوط ارزش پول ملی، از بین بردن جنگل ها و خشکاندن دریاچه ها و مهاجرت اجباری میلیون ها ایرانی و فرار مغزها و نخبگان کشور است که می توانستند ایران را به یک کشور زیبا و خوشبخت بدل سازند.
از نتایج دیگر این رژیم ضد ایرانی، سانسور، سرکوب اندیشه، محدودیت زنان، و دخالت در خصوصی ترین شئون زندگی مردم و ترویج بی اخلاقی و فساد که روزافزون شده و کشور را بیشتر به سوی ورطه سقوط می برد.
جهان غرب با شعار دفاع از حقوق بشر، اما در عمل با سیاست منافع اقتصادی و امنیتی، عملاً به ماندگاری این نظام کمک کرده است. چرا که وجود یک «ایران بحرانی» دستاویز مناسبی برای حضور نظامی آمریکا در منطقه، فروش کلان سلاح ها، و فشار سیاسی بر کشورهای دیگر است.
در عین حال، روسیه و چین نیز در مقام «شریک اقتصادی» از انزوای ایران، نهایت بهره را میبرند.
باید اکنون از این فرصت طلایی به دست آمده نهایت استفاده را کرد و همه نیروهای مردمی هم با کنار گذاشتن تفاوت های عقیدتی و سیاسی خود، باید در راستای براندازی یکدل و متحد شوند.
کشور ایران، ظرفیت های عظیمی دارد. ملت جوان و تحصیل کرده که از یک میراث فرهنگی و تاریخی مشترک میان همه اقوام ایرانی بهره مند است، همراه با منابع طبیعی و موقعیت جغرافیایی که در دنیا بی نظیر است.
همه این ظرفیت ها، تنها در صورتی شکوفا می شوند که مردم ایران بتوانند با اتحاد و همبستگی، از این حکومت ستمگر و سیاه، عبور کنند تا یک نظامی مردمی، پارلمانی و پاسخگو را از نو بنا نمایند؛ حکومتی که بر اساس عدالت اجتماعی، آزادی، و حقوق برابر اقوام و مذاهب استوار باشد.
ماندگاری جمهوری اسلامی، نه به نفع مردم ایران و نه به نفع پیشرفت کشور، بلکه تنها به نفع شبکه های فاسد داخلی و دولت های خارجی است که از بحران ایران، بهره می برند.
آینده روشن ایران، فقط در گرو اتحاد ملی و گذار از این نظام نکبت بار است.
اکنون دریچه ای تاریخی گشوده شده است تا ملت ایران، همبسته و مصمم از این فرصت استثنایی استفاده کند، پیش از آنکه این دریچه برای همیشه بسته شود.
فرصت طلایی در راه است.
پاینده و پویا باشید