ده ها سال بود که کردستان مظلوم، به خاطر مذهب سُنی و تقسیم شدن این قوم ایرانی، بین چند کشور هم مرز با ایران، انواع ظلم و ستم ها از طرف حاکمان جمهوری اسلامی ایران بر این استان نجیب، رفته است.
کردها یکی از اقوام اصیل ایرانی هستند که هزاران سال است در مقابل ظلم و ستم و بیدادهای دوران تاریخی، مقاومت کرده است.
در حال حاضر نیز مزدوران جمهوری اسلامی، در مهاباد، سقز، بانه، ایذه و سایر شهرهای این استان مظلوم، به بیدادگری و کشتار مردم بی گناه و ستمدیده کردستان مشغولند.
اما اکنون با خیزش سراسری ایرانیان در سرتاسر کشور، همه ایرانیان، به حقانیت این استان مظلوم پی برده و به همین دلیل است که می گویند: کردستان، چشم و چراغ ایران.
در جایی خواندم که می گفت: آیا می دانید کردها، بلوچ ها، خوزستانیها و ترک ها، که قبلا مرزنشین نبودند، چرا مرزنشین شده اند؟ چون زمانی که دشمنان به آنها رسیدند، دیگر نتوانستند مرزهای ایران را جابجا کنند.
ولی یاران، اگرچه ما مهاجرت کرده ایم که به دور از ظلم و ستم های حاکمان ایران، در سرزمین های آزاد و دموکراتیک، با آرامش و آسایش زندگی کنیم، ولی در عین حال نمی دانستیم که دردهای ما نیز با ما مهاجرت می کنند و ما نمی توانیم بی توجه به دردها و گرفتاری های هموطنان داخل کشور بمانیم.
بله در این مهاجرت، ، ما فقط عزیزانمان را در وطن جا گذاشتیم.
همه ما به خوبی می دانیم که رژیم جمهوری اسلامی ایران، هرگز تا به این اندازه، مخالفان داخل و خارج نداشته است. در حال حاضر، این حکومتِ تنهاتر از همیشه، همه گونه از طرف دولت های غربی نیز دارد تحریم می شود.
در تاریخ مسابقات جام جهانی فوتبال، شاید تنها ملتی باشیم که اکثریت مردم آن، از شکست تیم به اصطلاح “ملی” فوتبال کشورشان، شادی کرده باشند. چون باور عمومی بر این مبناست که تیم فوتبال اعزامی ایران، نه تنها تیم ملی ملت ایران نیست بلکه تیم فوتبال رژیم جمهوری اسلامی است.
در این بحبوحه، بسیاری معتقدند که تیم فوتبال ایران نمی بایستی در این جام جهانی شرکت می کرد، بلکه می بایستی در طرف درست تاریخ و در کنار ملت خود می ایستاد و نه حکومت.
اگرچه تیم فوتبال ایران، سرود ملی جمهوری اسلامی را نخواند و اگرچه نوار مشکی به دست کرده بود، اما این کارها، حال دل مردمی که بیش از دو ماه است زیر فشار ظلم و ستم رژیم و بیدادگری های آن است، خوش نمی شود. خوشی و شادمانی، زمانی فرا می رسد که این رژیم منحوس و ضد مردمی، از سر راه خوشبختی ایران و ایرانیان کنار برود و حکومت ایران را به دست صاحبان اصلیش واگذار کند.
باز هم می دانیم که دستآورد این رژیم نکبت بار، در طول بیش از چهار دهه، صدها هزار کشته، میلیون ها نفر آواره و میلیاردها میلیارد، خسارت مالی به ملت و کشور ایران بوده است.
کدام وجدان بیدار و آگاه، از چنین رژیمی طرفداری می نماید که همه جوره رفاه و آسایش هموطنان ما را نادیده گرفته و در خدمت بیگانگان بوده و هیچ چگونه علاقه ای به سرفرازی ایران نداشته و در کل جهان، هیچگونه دوست واقعی هم ندارد و همه گونه ایران را در جهان بی اعتبار کرده است؟
از زمان حکومت جمهوری اسلامی ایران تاکنون، ارزش پول ایران، بیش از ۵000 بار بی ارزش شده است.
این رژیم ناسالم و بی کفایت، تا کجا و تا کی میتواند به حکومت ننگین خود ادامه بدهد؟
مدت هاست که نه تنها ایرانیان داخل و خارج از کشور به این نتیجه رسیده اند که باید از این رژیم منحوس، عبور کرد، بلکه دولت های غربی هم، صدای ایرانیان را شنیده و آنها نیز روز به روز از این رژیم بیشتر فاصله می گیرند.
هیچ ایرانی با شرف و وطن پرست، اعمال و رفتار جمهوری اسلامی را تأیید نمی کند.
چرا باید اسرائیل نابود گردد؟
چرا باید فلسطینی که بهتر از ایران زندگی را می گذراند، توسط ایرانیان آزاد شود؟
منطق جمهوری اسلامی ایران را فقط خود رژیم با ایدئولوژهای دینی خودش می فهمد.
همه ایرانیان وطن پرست، یک ایران آزاد و دموکرات را می خواهند.
دیگر، عمر حکومت های دینی در این عصر و زمانه، به سر رسیده، چون دین، امری خصوصی است و به هیچ عنوان نباید آن را به جامعه تحمیل کرد.
یاران، بیاییم هموطنان داخل کشور را دریابیم و از کمک به آنها دریغ نکنیم.
به امید آزادی، آبادی و سربلندی ایران عزیز
پاینده و پویا باشید.