دولت آمریکا در قبال آزادی ۵ تن از شهروندان خود، به جمهوری اسلامی اجازه داد ۶ میلیارد دلار از مطالبات خود را دریافت کند.
اما چه چیز باعث گردید تا آمریکا حاضر شود که چنین مبلغ گزافی را به سهولت در اختیار دولت جمهوری اسلامی بگذارد؟ هدف و منظور حکومت آمریکا از کمک به رژیم حاکم بر ایران چیست؟ آیا همانگونه که دولت آمریکا، در گذشته نیز در امور کشورهای جهان از جمله ایران دخالت داشته است، باز هم سعی دارد که جهت حفظ منافع خود، جسد نیمه جان حکومت جمهوری اسلامی را برای مدتی هم که شده، سرپا نگه دارد؟ حالا دیگر، همه به خوبی میدانند که دولت آمریکا با کمک انگلیس، شاه ایران را که بر سر راه منافع آنها بود، از سر راه برداشت.
به عنوان مثال، در همان آغاز که خمینی در فرانسه بود، از طرف دولت کارتر ۲۵۰ میلیون دلار در اختیار خمینی قرار گرفت تا در راه مبارزه علیه رژیم شاه، هزینه شود.
گرچه در همان اوایل، دولت جمهوری اسلامی با دسیسههای عوامل روسیه در ایران، از آمریکا فاصله گرفت و حتی آن را دشمن و شیطان بزرگ نامید، ولی بعدها تاثیر قدرت آمریکا بر روی اقتصاد ایران، ثابت کرد که جمهوری اسلامی، فریب بزرگی از روسیه خورده است.
آمریکا که هیچ غلطی نمیتوانست بکند، چنان دولت جمهوری اسلامی را در گوشه رینگ بوکس گیر آورده و از هر طرف ضربات پی در پی و مهلکی بر جسم نیمه جان و پرحرف آن وارد میکند که حیرت انگیز است.
شکی نیست که همه رفتارهای دولت آمریکا در قبال رژیم ایران، و همه این مداراهای کج دار و مریز، چیزی به جز بازیهای سیاسی برای حفظ منافع آن کشور نیست.
آمریکا کشور شگفت انگیزی است که با آزادیها و ولنگاری هایی که دارد، جهانیان را مدام به سوی خود جذب میکند.
مردم عادی آمریکا در عین حال که غرور ملی دارند، بسیار ساده و ناآگاه از آنچه که در جهان اطراف میگذرد، هستند.
اما در مقابل این مردم ساده و خودبین، سیستمی قرار دارد که از سیاستمداران و مغزهای نخبه از سراسر جهان تشکیل یافته است که اگرچه در ظاهر ادعا میکند که به حقوق بشر احترام میگذارد، ولی در حقیقت، فقط منافع آمریکا را در نظر دارد.
به عبارت دیگر، در مناقشات و مناسبتهای جهانی، دولت آمریکا را می توان سرگروه زورگویان و قلدران ۵ کشور دارای حق ناحق «وتو» نامید.
دولت آمریکا به خوبی میداند که دو کشور چین و روسیه، حداکثر سوء استفاده را از حق ناحق «وتو» می کنند اما از آنجا که سوء استفاده خود دولت آمریکا اگر بیشتر از آن دو کشور دیگر نباشد کمتر هم نیست، باعث میشود که برای منافع خود و حفظ اقتدار، این ناحقی و ستم را در حق سایر کشورهای جهان روا دارد.
دولت آمریکا با وجود این که رژیم ایران را در منطقه برای امنیت سایر کشورها خطرناک میداند، و با فروش اسلحه به کشورهای جنوبی خلیج فارس، در ظاهر وانمود می کند که قصد حمایتشان را دارد اما از رژیم ستمگر جمهوری اسلامی حمایت میکند. یعنی، با دست پس میزند و با پا پیش میکشد.
به گمان بسیاری از ناظران سیاسی، سیاست دولت آمریکا، باعث فریب پوتین، دیکتاتور روسیه شد تا به اوکراین حمله کند. تا بدین وسیله، هم پوتین و دولت روسیه را تضعیف کند و هم با دادن اسلحه و تاسیسات نظامی به اوکراین، آن کشور را وامدار خود نماید.
در ضمن، آمریکا در پیمان های مختلف دفاعی که در اروپا وجود دارند فعالیت و دخالت مستقیم دارد. قدرتهای پراکندهای که ۵ کشور دارای حق ناحق وتو در سایر کشورهای جهان دارند، کل دنیا را مدام در حال تنش و اضطراب نگه میدارد که هم آرامش جهانی را برهم میزند و هم هر لحظه انتظار میرود که در یک گوشه از جهان، جنگ خانمانسوز و یا کودتایی ویرانگر اتفاق بیفتد.
برای سیاست دولت آمریکا، جان انسانها چندان ارزشی ندارد. حتی هموطنان ساده و وطن پرست خود را هم قربانی میکند. همانگونه که صدها هزار نفر از سربازان آمریکایی، در جنگ بیهوده ویتنام کشته شدند.
آیا دستگاه عریض و طویل پنتاگون، نمیدانست که طالبان چگونه موجوداتی هستند و با آن ایدئولوژی مذهبی که دارند، چگونه درباره حقوق بشر، به ویژه در باره زنان میاندیشند؟ به راستی هدف آمریکا از واگذار کردن میلیاردها دلار تسلیحات نظامی به دولت طالبان، چیست؟ یقیناً طالبان با مغزهای کوچک و ایدئولوژی مخربشان در برنامههای آینده میان مدت و دراز مدت آمریکا در خاورمیانه، نقشهای کلیدی را ایفا خواهند کرد که باز جان بسیاری از انسانها بیگناه را به خطر خواهد افکند.
آزادیهای فردی و جلوههای زندگی و زرق و برقهایی که در آمریکا وجود دارد، در دنیا بینظیر است که در عین حال، هیچگونه سازگاری و تناسبی با سیاست خارجی دولت آمریکا ندارد.
آیا حق نداریم که درباره این مار خوش خط و خال که همه را افسون خودش کرده است، کمی با شک و تردید نگاه کنیم؟ به گمان من، بازیهای کثیف سیاسی، هرگز در جهان به پایان نخواهد رسید، مگر اینکه دنیا، به یک مرکز قدرت واقعی جهانی که هیچ سیاستی در آن نفوذ نکند، مجهز شود. سازمانی که همه انسانها در آن برابر باشند و همه دولتها به یک اندازه، ارزش و اعتبار داشته باشند و مقام انسانی هم در اولویت باشد.
پاینده و پویا باشید.