سرانجام پس از دههها انتظار، شاهزاده رضا پهلوی به درخواست مردم ایران، اگرچه نه تمام مردم، جواب مثبت داد و پذیرفت که رهبریت جنبش ملی علیه نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی حاکم بر ایران را بر عهده بگیرد.
هر انقلاب یا خیزشی گسترده در سطح کشوری مانند ایران، نیاز به هماهنگی و مدیریت حساب شده دارد. در غیر این صورت، هر کسی که در هر گوشه و کناری از کشور، سری بلند کند، رژیم به راحتی میتواند آن سر را بکوبد. همچنان که در طول بیش از ۴ دهه، این سرکوبیها ادامه داشته و رژیم توانسته تعداد زیادی از قهرمانان ملی ما را به خاک و خون افکنده و یا به زندان بیندازد.
یقیناً گروههای سیاسی مخالف رژیم، در گوشه و کنار جهان بسیار است. اما هر یک از آنها در ابعاد و اندازههایی نیستند که بتوانند به تنهایی باعث تغییر و تحولاتی در ایران شوند. در حقیقت، نه جمهوریخواه، نه پادشاهی خواه و نه ایدئولوژیهای دیگر، هیچ کدام به تنهایی نمیتوانند از حکومت ضد ایرانی جمهوری اسلامی عبور کنند.
پس تنها با همبستگی و اتحاد است که میتوان نیروی بزرگ و کوبنده ای را به وجود آورد تا حاکمان ستمگری که ایران را در جهان به انزوا کشانده و ایرانی را به خاک سیاه نشانده را از خاک وطن، پاک نمود.
بنابراین، کسانی که ادعای وطن دوستی دارند و خواهان آزادی ایران و ملت ایران هستند، باید پیش قدم شوند و در این راه بزرگ آزادسازی، با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمایند.
سوالاتی که همه گروههای سیاسی و برانداز باید از خود بپرسند این است:
تا کی ما باید جدا جدا به مبارزه خود علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ادامه دهیم در حالی که به تنهایی نمیتوانیم با آن مقابله کنیم؟
تا کی باید دوستان و همرزمان خود را که در حسرت دیدن آزادی ایران بودند، از دست بدهیم و خودمان همچنان دور از وطن در غربت زندگی کنیم؟
آیا ملت بزرگ ما پس از ۴۶ سال تجربه ظلم و ستم به آن درجه از آگاهی نرسیده است که دیگر زیر بار استبداد و دیکتاتوری نرود؟
گروه و سازمان ما که تا حالا نتوانسته است برای وطن کاری کند، آیا بعد از این هم به تنهایی میتواند از پس جمهوری اسلامی برآید؟
حالا که جواب همه سوالات را میدانیم، آیا بهتر نیست که ما هم شجاعانه در راستای همبستگی و اتحاد برای گذار از رژیم ضد ایرانی حاکم بر ایران به پا خیزیم و به آیندگانمان بگوییم که ما هم در آزادسازی ایران مشارکت داشته ایم؟
ایران آزاد فردا، جایگاه هر نوع عقیده و تفکر سیاسی و اجتماعی خواهد بود حتی اگر آن عقیده و فکر فقط از آن یک نفر باشد.
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ، نماد ایران آزاد خواهد بود و آزادی زبان، دین و عقیده، حق مسلم هر ایرانی خواهد شد. این اتحاد و همبستگی فقط برای گذار است و بقیه اختلافات گوناگون را رفراندوم و صندوقهای رای تعیین خواهد کرد.
این را بدانیم که در راستای این خیزش، حتی سکوت هم خیانتی خواهد بود در حق کشور بزرگ ایران و ملت شریف و رنج دیده آن.
و این را هم همه ما به خوبی میدانیم که هیچ گزینهای بهتر از شاهزاده رضا پهلوی در بین اپوزیسیون وجود ندارد. حالا یک بار دیگر توجه شما را به پیام شاهزاده جلب می کنم:
ملت بزرگ ایران
تحولات جهانی و منطقهای، فرصت تازهای را برای بازپسگیری و نجات ایران عزیزمان پیش روی ما قرار داده است. امروز، جمهوری اسلامی از هر زمان دیگری ضعیفتر، و در مواجهه با بحرانها، درماندهتر است. در این میان، بزرگترین نقطهٔ ضعف این رژیم، نداشتن مشروعیت و مقبولیت مردمی است.
ایران ما سرشار از منابع طبیعی و ثروت انسانی است، و مردمش هرگز نباید دغدغهٔ آب و نان، دارو و درمان، سوخت و برق را در گرما و سرما داشته باشند؛ به ریال دستمزد بگیرند، اما با دلار ۷۰ هزار تومانی و گرانی افسارگسیخته، به سختی روزگار بگذرانند. مشکلات روزافزونی که شما با آن مواجه هستید، ناشی از بیکفایتی و فسادی است که با تار و پود این رژیم، گره خورده است. جمهوری اسلامی، اساسا، اراده و توان ادارهٔ کشور و تامین ابتدایی ترین نیازهای مردم را ندارد.
آنها که به ملت ایران، وعدهٔ آب و برق مجانی میدادند، سرزمین ثروتمند ما را خشک کردند و به عصر تاریکی بازگرداندند و در نتیجه، چشمانداز تمدن بزرگ ما را با وحشتی بزرگ، جایگزین کردند.
اما اکنون، در این دورهٔ حساس، در این فرصت نو، دو راه پیش روی ماست: یا نظارهگر و منتظر باشیم تا شاید دیگران، تغییرات دلخواه خود را برای ما رقم بزنند؛ یا اینکه با عزم و ارادهٔ ملی خود، موتور محرک تغییر باشیم؛ و خواست ملتِ ایران را در میهنمان، و در اتاقهای فکر و دالانهای قدرت در سراسر جهان، به کرسی بنشانیم. انتخاب من، بدون تردید، گزینهٔ دوم است.
من بنا به خواست شما، آمادگی خود را برای هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار اعلام کردهام. توان من ناشی از قدرت شماست. نیرویی را که از تداوم مبارزه و اعتراضات حقطلبانه تان میگیرم، در مسیر استقرار دولتی ملی، و جلب حمایت حداکثری جهانی برای تحقق آن به کار میبندم.
اینک، زمان انتخاب است. بیاییم با عزمی راسخ، به سوی آیندهای روشن، آزاد، مرفه و آباد حرکت کنیم.