بر روی زمین، موجودات بسیاری زندگی می کنند که هر کدام در فراخور نیازهای خود، به پیشرفت های اندکی از نظر ما، رسیده اند.
بعضی از آنها، مانند زنبور عسل، هنر ساختن عسل و اندوختن آن برای روزهای زمستان در خود پرورش دادند و یا مورچه و موریانه ها که بناهای محکمی به عنوان پناهگاه، برای زندگی خود ساختند.
در میان موجودات مختلف، این انسان بود که به پیشرفت های کاملاً متفاوت و بزرگ، علاقه نشان داد و در همان راستا به موفقیت هایی هم رسید. آنگونه که می تواند از به فضا پرواز کرده و از کره زمین هم خارج شود.
انسان توانسته است با تکنولوژی و علمی که به دست آورده، جهان و پیرامون خود را کاملا دگرگون کند.
اگر میل به پیشرفت و ترقی در نهاد انسان نبود، انسان شاید همچنان در غارها زندگی می کرد.
اما از سوی دیگر، یکی از خصایص بد انسانی، جاه طلبی و زیاده خواهی های اوست. از آنجا که یک انسان خودخواه و جاه طلب، برای رسیدن به اهداف خود، نمی تواند انسان های آگاه را مورد بهره برداری قرار دهد، پس به ناچار، به دنبال انسان هایی می گردد که ناآگاه باشند و نادانسته به دام او بیفتند.
بنابراین، شیادان، سعی می کنند تا اطرافیان خود را از میان نادانان انتخاب کنند و آنها را همچنان در نادانی نگاه دارند تا متوجه سوء استفاده آنها نشوند.
این روش، همواره بر مبنای خرافه پراکنی و داستان سرایی های ترسناک پایه گذاری شده است و علم و آگاهی، در آن راه ندارد.
از سوی دیگر، آزاد اندیشان و انسان هایی که به حقوق و کرامت انسانی معتقد هستند، در راه آزادسازی افکار همنوع خود، مبارزه می کنند تا آنها، از جهل و نادانی بیرون آمده و با علم و آگاهی، به گروه انسان های آزاد بپیوندند.
می دانیم که آزادی و دموکراسی، به آسانی حاصل نمی شود. در رُنسانس و بیداری اروپا، میلیون ها نفر برای دموکراسی، قربانی شدند و با وجودی که چند قرن پیش، اروپا به یک دموکراسی نسبی رسید، باز جاهطلبیهای حاکمان کشورهای اروپایی، مانند: انگلیس، فرانسه، پرتغال، اسپانیا، هلند و حتی آلمان هم، هنگامی که به کشورهای عقب افتاده آسیایی و آفریقایی رسیدند و آنها را نسبت به علم و تکنولوژی بیگانه دیدند، خوی جاه طلبی و سودجویی شان باعث شد تا از آن ملت های بدور از علم و تکنولوژی، بهره برداری نمایند. به همین جهت، مستعمره های زیادی در آفریقا و آسیا به نام خود ثبت کردند.
پس از مدتی، آزادیخواهان کشورهای عقب مانده و مستعمره، به پا خاسته و ملت خود را نسبت به آن بی عدالتی ها آگاه کردند و با مبارزه ملی، بیگانگان سودجو را به عقب راندند. کشورهای هند و آفریقای جنوبی، از آن جمله اند.
اما اثرات مخرب خرافاتی که سودجویان، برای حفظ منافع خود، در بین مردم پراکنده بودند، هنوز از طریق دیکتاتورهای امروزی هم، ادامه دارد.
آنها به هر وسیلهای، سعی می کنند تا با ایجاد وحشت و ترور، شکنجه و اعدام، همچنان موضع قدرت خود را حفظ کنند.
این مدعیان اخلاق و دین، با اعمال خودشان ثابت کرده اند که نه تنها به اخلاقیات پای بند نیستند، بلکه به دین هم اعتقادی ندارند. وگرنه دست به کارهای دزدی و اختلاس و کارهای خلاف دیگر نمی زدند.
برای رها شدن از بی عدالتی ها، نیاز به شعور و آگاهی است. کشورهایی مانند: انگلیس، فرانسه، چین و روسیه، با وجودی که از نظر نظامی، در کشورهای عقب مانده، حضور ندارند، اما با دخالت ها و حیله های سیاسی ناعادلانه و غیر انسانی خود، همچنان برای پیشبرد اهداف انسانیشان، در آن کشورها، فتنه گری می کنند و با طرح های شیطانی خود، با سرنوشت ملت ها بازی می کنند.
ما، به جای اینکه آن کشورها به اضافه آمریکا را گناهکار بدانیم، باید به آن درجه از عقل و اندیشه، برسیم تا آگاهانه حیله ها و نقشه های شیطانی آنها را نقش بر آب کنیم.
باید پذیرفت که اگر ما ناآگاه هستیم، در وهله اول، گناه از خود ماست و نه از آنها.
پس، باید بیشتر آگاه شویم و بیشتر دیگران را به آگاهی تشویق کنیم.
درمان درد ما، پیش خودمان است و آنچه را که خودمان داریم، نباید از بیگانگان طلب کنیم.
در جایی خواندم که می گفت:
می خواستم بنویسم: لعنت بر آمریکای خبیث و شیطان بزرگ !
یا بنویسم: روسیه کثیف، خائن بزرگ.!!
یا: انگلیس نجس و روباه پیر..!!
یا: چین کمونیست پلید و بی شرف ..!
و یا:…….
اما دیدم نه…! درد اصلی ما، خود ما هستیم…!!
پس چرا این شیاطین بزرگ، در ژاپن، کره جنوبی یا مالزی و یا در کشورهای دیگر، هیچ غلطی نمی توانند بکنند؟…!!
پس، جهل ما، نادانی ما، حماقت و کم سوادی ما و حتی بی سوادی ما، همچنین نداشتن فهم سیاسی و تفرقه و عدم اتحاد ما، همگی عامل همه این فلاکت هاست…..
و تا از شر این جهل مقدس، آزاد نشویم، هرگز به آزادی و کرامت انسانی، نخواهیم رسید.
پاینده و پویا باشید