حتماً این گفته را بارها شنیده اید که میگویند: چی فکر می کردیم، چی شد؟
در اوایل انقلاب، آیا ملت ایران هرگز می توانست چنین عاقبت و سرنوشتی را برای خود پیش بینی کند؟
کشور ثروتمندی که داشت پله های ترقی را یکی پس از دیگری می پیمود و چیزی نمانده بود تا در ردیف بهترین کشورهای پیشرفته جهان قرار گیرد، در عرض چهل سال، پله های سقوط را در همه زمینه ها طی کرد و تا پایه نابودی پیش رفت.
از نظر من، عواملی که باعث شد کار مملکت به اینجا بکشد، به شرح زیر است:
- عدم تجربه سیاسی عموم مردم، حتی در بین به اصطلاح روشنفکران آن زمان.
- دست کم گرفتن قدرت و نفوذ مذهب، در بین اقشار جامعه ای که روی زیربنای آن، 1400 سال کار شده بود.
- دست کم گرفتن دسیسه های جهانی که منافع خود را در خطر می دیدند.
- بلند پروازی شاه و عجله در هر چه زودتر رساندن ایران به تمدن بزرگ!
- عدم اعتراض و حق خواهی گسترده مردم، در طول انقلاب که زیر فشارهای تدریجی رژیم جمهوری اسلامی بودند.
- بی کفایتی دست اندرکاران جمهوری اسلامی در گرداندن چرخ های اقتصادی کشور و بذل و بخشش های بی دریغ از کیسه مردم، به گروه های طرفدار خود در خارج.
- سوء استفاده از مظلومیت ملت ایران که همیشه در طول تاریخ از ظالمین ترسیده است.
- ماهیت عقب مانده ایدئولوژی دینی که مطابق و همپا با پیشرفت های جامعه بشری نبود.
- نادیده گرفتن روش شایسته سالاری برای مقام های کلیدی کشور که موجب شد تا مغزهای متخصص و کارشناسان و نخبگان، از ایران خارج شوند.
- جاه طلبی و زیاده خواهی حاکمان ایران که هنوز با پرروئی، اصرار به اثبات لیاقت خود و قدرت گردانندگی کشور را دارند. بر همه آشکار است که آنها برای بقا و حفظ قدرت خود، دست به هر جنایت ضد بشری زده اند و هرگز حاضر نیستند به آسانی از قدرتی که به زور از مردم گرفته اند، دست بکشند.
- دست اندرکاران بی کفایت رژیم ایران، در گردابی که خودشان به وجود آورده اند، در حال غرق شدن هستند. همه دنیا را دعوت به دشمنی با خود کرده و حتی یک دوست واقعی هم ندارند و اکنون می خواهند که ملت ایران را هم به دنبال خودشان، به نابودی و فلاکت بکشانند.
چاره چیست؟
از نظر من، چاره در آگاهی و آشنا کردن مردم به حقوق بشری است.
باید به مزدوران ریز و درشت رژیم ایران که اسلحه مرگبار بدست دارند، فهماند که ملت مظلوم و نجیب ایران را فدای تعداد معدودی که قدرت را در دست دارند و فقط به فکر خود و انجام کارهای جاه طلبانه شان هستند، نکنند. با حوادث اخیری که از یک دهه قبل، شروع شد و اکنون نیز همچنان ادامه دارد، ترس مردم، دیگر از حکومت ایران ریخته است. به طوری که آشکارا می گویند که رئیس جمهور ایران به خاطر جنایاتش، باید محاکمه شود. مردم، آشکار شعار برکناری رهبر جمهوری اسلامی ایران، را می دهند که نمونه بارز آن، بیانه 14 نفره ای است که خواهان بازنگری قانون اساسی و برکناری رهبر ایران است.
عصر تکنولوژی مدت هاست که آغاز شده است و به دنبال آن، شبکه های اجتماعی هم به وجود آمده اند که هر دم، مردم را از رویدادهای ایران و جهان با خبر می سازند. بیهوده نیست که رژیم ایران، خانواده های کارکنان شبکه های تلویزیونی ایرانیان خارج از کشور را تحت فشار قرار داده است تا از خویشان خود بخواهند از آن شبکه ها، کناره گیری کنند. زیرا همین شبکه های اجتماعی هستند که با افشاگری های خود، بلای جان حکومتگران ایران شده اند و دولت ایران نیز در برابر آنها وامانده است و نمی داند که چه بکند. اگر این شبکه های بزرگ و مهم نبودند، هرگز متوجه اخباری از این دست نمی شدیم که در رابطه با وقایع خونبار آبان ماه، وقتی یکی از نمایندگان مجلس از وزیر کشور می پرسد که چرا به سر و قلب اعتراض کنندگان، شلیک کردید؟ او در جواب می گوید که به پاهای آنها هم شلیک کردیم.
چهل سال پیش، حکومت کردن بر ملت ایران، افتخار بزرگی بود ولی آیا اکنون هم می توان گفت که حکومت بر ملت فلک زده ای که دیگر در هیچ جای دنیا ارج و اعتباری ندارد، افتخار است؟
***
اگر چه ملت ایران، عزادار فرزندان جانباخته حوادث اخیر وطن است، اما حفظ ارزش های فرهنگی و جشن های باستانی نیز جزو وظایف ملی ماست. در همین راستا تلویزیون ITC ویژه برنامه شب یلدا را تدارک دیده است که شنبه شب از ساعت 7 بعدازظهر تا پاسی از نیمه شب، از این شبکه پخش می شود.