در ایام نوروز 1398، زمانی که هموطنان ما در ایران، نوروز را جشن می گیرند و تعطیلات نوروزی را به سفر می روند، قهر طبیعت با بارندگی های شدید همراه با بی کفایتی مسئولان دولتی، سیلاب های ویرانگری در استان های مازندران و گلستان و استان فارس، به راه می افتد که تاکنون 28 کشته و خسارت های فراوانی را بجای گذاشت.
در شیراز که مسیل آبی که در کنار دروازه قرآن قرار داشت، به علت بی فکری مسئولان و درآمدهای ناشی از ساخت و ساز و در آمدهای جنبی آن، آن مسیل تبدیل به خیابان شد که در نتیجه، به علت بسته شدن مسیل، سیلاب در خیابان به راه افتاد و اتومبیل هایی را که در مسیر سیل بودند، همچون قوطی های کبریت، با خودش برد.
خساراتی که سیلاب در شهرها و روستاهای سیلزده ایران به وجود آورد، بسیار سنگین و کاملا جبران ناپذیر است. علاوه بر خساراتی که بر خانه ها و جاده ها وارد آمد، خسارات بسیاری هم بر دامپروری، کشاورزی، مرغداری، بافندگی و کارگاه ها و کارخانجات مختلف وارد شد که نه تنها از نظر اقتصادی زیان بار بود بلکه زندگی قربانیان این فاجعه اسفناک را هم دچار اختلال کرد.
من و خانواده ام، بیش از سی سال است که در کانادا زندگی می کنیم و در طول این مدت، همان ذهنیت اولیه خودمان را همچنان حفظ کرده و به آن فکر و ذهنیت وفادار مانده ایم. هرگز نمی توانم درک کنم و براستی نمی دانم که دولت جمهوری اسلامی ایران در طول چهل سال گذشته چه بلائی بر سر مردم ایران و فرهنگ ایرانی آورده است که دیگر نمی توان از مسئولیت، وجدان، درستی و درستکاری، وطن پرستی و یا از عرق ملی صحبت کرد.
عقل و منطق حکم می کند که در چنین فاجعه ای، همه دولتمردان و مسئولان باید به صورت آماده باش اضطراری باشند و اگر اپیش از حادثه لااقل همزمان با آن، بلافاصله نیروهای انسانی، مانند: ارتش و سپاه و همه کمک های دولتی را برای کمک به آسیب دیدگان بسیج کند. شاید این نمی دانم شاید این انتظارات و منطق افرادی چون من، فقط برای خارج از کشور باشد و دیگر جملاتی مانند نوع دوستی و وطن پرستی، در ایران، معنی و ارزش خودش را از دست داده باشد. چه بلائی سر ما آمده است و ملت ایران چه زمانی از این کابوس طولانی بیدار خواهد شد.
در چنین فاجعه ای، مسئولان بی لیاقت، نه تنها کمک شایانی انجام نمی دهند، بلکه جلوی کسانی که به کمک آسیب دیدگان شتافته اند را هم می گیرند و به آنها اجازه کمک رسانی نمی دهند. تا چه حد بی وجدانی و تا چه حد ضد ایرانی.
واقعاً چگونه می توان به آسیب دیدگان این فاجعه انسانی کمک کرد؟
آیا در آن سرزمین بزرگ، دولتمرد و یا مسئول با وجدان و با ایمانی را نمی توان پیدا کرد که به داد مردم فلک زده برسد؟
خدا به داد ملت مظلوم ایران برسد.