اگرچه روزهای شاد نوروزی پس از سیزده به در به پایان رسیده است، اما حال و هوای بهاری همچنان در هوای دل هایمان جاری است.
با رفتن زمستان، کینهها نیز به فراموشی سپرده میشوند و همگام با نو شدن طبیعت، مهر و محبت در دلها جوانه میزند.
خزانهٔ قلب هر انسانی سرشار از گوهرهای بیپایان مهر و محبت است، اما چقدر فرصت داریم که از این خزانه به خوبی بهره ببریم و آن را با دوستان و عزیزانمان تقسیم کنیم؟
اگر امروز را به مهرورزی نگذرانیم، شاید فردا دیگر فرصتی برای ابراز محبت نداشته باشیم. دریافت مهر و محبت، انسانها را سرشار از انگیزه میکند و حالشان را چنان دگرگون میسازد که برای بهبود زندگی خود و دیگران بیش از پیش تلاش کنند.
این زنجیرهٔ عشق و نیکی، با هر دریافتکنندهٔ مهر ادامه مییابد و او نیز به بخشندهای از جنس مهر تبدیل میشود.
باید خساست و حسادت را کنار بگذاریم و با نگاهی سرشار از محبت به پیرامونمان بنگریم، گویی که این آخرین فرصت دیدار ما با عزیزانمان است. چنین نگاهی، دلهای ما را مهربانتر و دستانمان را بخشنده تر خواهد کرد.
دنیای ما از کینه، نفرت و دشمنی آسیبهای فراوانی دیده است. شوربختانه، این احساسات منفی همچنان در حال گسترشاند. اما در برابر آن، ارادهٔ ما انسانها برای رواج دوستی و عشق ایستاده است. نگذاریم خزانهٔ مهر و محبت ما دست نخورده بماند. هرچه بیشتر از آن ببخشیم، عشق و محبت بیشتری جایگزین آن خواهد شد. این گنجینه هرگز تهی نخواهد گشت.
نفرت و خشونت، حتی در کشورهای پیشرفته هم رو به افزایش است. تمامی ادیان، به جز یکی، صلح و آرامش را توصیه میکنند و از ریختن خون به هر بهانهای بیزارند. هرچند مذاهب مختلف در قلمروهای خود، پیروانشان را گرد هم میآورند، اما در سطح جهانی، اغلب تحمل دیدن رقبای خود را ندارند و باعث جدایی جوامع از یکدیگر میشوند.
در این میان، تنها چیزی که انسانها را به هم نزدیک میکند، مکتب انسانیت است، مکتبی که هیچ مرزی برای نژاد، ملیت، زبان، رنگ و مذهب قائل نیست.
منشور حقوق بشر برای همهٔ انسانها، در هر شرایطی، یکسان است. نیاکان پاک سرشت ما بر این باور بودند که تنها راه خوشبختی، راه راستی است؛ راهی که با خشونت، جنگ، کینه و نفرت در تضاد است و تنها با مهر، صلح و دوستی همسو میشود.
بیایید دلهایمان را به یکدیگر نزدیک تر کنیم و نگذاریم که خزانهٔ محبت، که همان دلهای ماست، جای خود را به کینه و نفرت بسپارد.
بیایید روحمان را با مهر و دوستی صیقل دهیم، نسیم صلح و آشتی را با تمام وجود احساس کنیم و به یاد داشته باشیم که ما نیز، همچون گذشتگان، چند صباحی بیشتر در این جهان فانی نخواهیم زیست.
پس کار امروز را به فردا نیفکنیم. از این گنجینهٔ پربار که در وجود ما نهفته است، بهترین بهره را ببریم و با عشق و محبت، دنیا را زیباتر کنیم.
ایران زخمخوردهٔ ما، که در چنگال خرافات و تباهی گرفتار آمده است، به کینه و نفرت و نفاق آلوده شده. اما هنوز امید داریم که روزی مهر و محبت، در میان مردم این سرزمین کهن، بار دیگر جوانه بزند و فرهنگ اصیل و پربار ایرانی، بازسازی و برقرار شود.
امید آن داریم که نسل آیندهٔ ایران، رها از کینه و نفرت، آزاد از حکومت نکبتبار جمهوری اسلامی، زندگیای سرشار از عشق، مهر و آزادی را تجربه کند.
پاینده و پویا باشید