حدود ۲ سال پیش که ویروس کرونا یا کووید-۱۹ از شهر ووهان چین، کم کم به همه جای دنیا سرایت کرد، در آن زمان، هیچگونه درمان یا واکسنی وجود نداشت تا با این ویروس نوظهور، مقابله کند و از قدرت کشندگی آن بکاهد. در نتیجه، نگرانی دولت ها و ملت ها بیش از اندازه شده بود. تمام شرکتهای دارویی در سراسر کشورهای مترقی، شروع به تحقیقات و جستجو درباره پیدا کردن واکسنی که ویروس کرونا را کنترل کند، نمودند. همه مردم دنیا دست به دعا بودند که هرچه زودتر واکسن کرونا کشف شود.
ویروس کرونا نیز همچنان به کار مبتلا کردن و سپس کشتار مردم ادامه می داد. تا اینکه پس از مدت ها انتظار، خبر شادی آور کشف واکسن کرونا در چند کشور مترقی جهان به گوش رسید و در آن زمان بود که مردم جهان، تا حدودی توانستند نفس راحتی بکشند و امیدوار شوند که هر چه زودتر، آن واکسن ها تولید انبوه شده و به دست مردم دنیا برسد.
کشورهایی که صاحب صنعت بوده و جزو کشورهای ثروتمند جهان محسوب می شدند، مصرف کنندگان اولیه آن واکسن ها بودند. اما کشورهای فقیر و جهان سوم، متأسفانه به آسانی، دسترسی به آن واکسن ها را نداشتند و در نتیجه، تلفات بسیار سنگینی را متحمل شدند.
در حال حاضر، تعداد مبتلایان ویروس کرونا در کشورهای ترکیه و ایران، تقریباً برابر هم است؛ ولی تعداد تلفات انسانی در ایران، به چندین برابر ترکیه می رسد، چون واکسیناسیون در کشور ترکیه، خیلی زودتر و بیشتر از ایران شروع شده بود.
در این میان، برای کسانی که ضد واکسن هستند، فقط کافی است که یک مقایسه ساده کنند بین کشور ایران، با امکانات واکسیناسیون بسیار ضعیف و دیرکرد در واکسینه کردن مردم، با کشورهای مترقی که زودتر آغاز به واکسیناسیون کردند. این مقایسه نشان خواهد داد که تلفات انسانی در ایران، چندین برابر بیشتر از سایر کشورهاست.
حال اگر کشور ایران، واکسیناسیون را زودتر آغاز کرده بود، آیا می توان گفت که همین تعداد تلفات، در هر روز اتفاق می افتاد؟
اینک تصور کنید که اصلاً واکسنی در کار نبود، از ۲۲۶ میلیون و ۹۰۶ هزار نفری که در جهان مبتلا به ویروس کرونا شده اند و بیش از چهار میلیون و 672 هزار نفر هم جان خودشان را از دست داده اند، آیا همین نتیجه باقی می ماند و یا تعداد کشته شدگان، به ده ها برابر می رسید؟
و اما در کانادا، دولت فدرال از همان آغاز، در فکر خرید انواع واکسن بود و از همان آغاز نیز به بیزینس هایی که تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفته و به ناچار برای مدتی تعطیل شده بودند، کمک های مالی کرد تا آنها بتوانند در دوره سخت کرونا، زندگی عادی خود را ادامه دهند.
همه ما، شاهد اشک ها و نگرانی های جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا در همان روزهای اول شیوع کرونا بودیم که چگونه نگران سلامتی کانادایی ها بود. اما اکنون که تا حدودی خطر شیوع کرونا و مرگ و میرها در کانادا کم شده، گروه اقلیتی که به گروه ضد واکسن معروف شده اند، عملکرد نخست وزیر را مورد شماتت قرار میدهند و از راهکارهای او که برای سلامتی مردم ارائه می دهد، انتقاد می کنند.
متاسفانه این خو و خصلت اکثر مردم است؛ وقتی که از مشکلات و خطرات رها می شوند، بنای ناشکری را گذاشته و خوبی های کسانی که به آنها خدمت کرده اند را نادیده میگیرند. متاسفانه، بعضی ها مفهوم آزادی را بد متوجه شده اند. آنها گمان میکنند که میتوانند در قایقی که نشسته اند، جای خودشان را با گلوله سوراخ کنند، در حالیکه عده ای هم در آن قایق نشسته اند.
کسی که واکسن نمی زند، در صورت مبتلا شدن، برای بقیه مردم، یک خطر محسوب می شود و ممکن است آن بیماری را به دیگران که آسیب پذیر هستند منتقل کند. طبیعی است که دولت برای نجات شهروندان خود، به هر وسیله ای باید متوسل شود تا جلوی خسارات ناشی از ناآگاهی و سرپیچی از قوانین دولتی را بگیرد.
این یک وظیفه شهروندی برای همه است تا از تمامی دستورکارهای بهداشتی که از مبتلا شدن شهروندان جلوگیری می کند، پیروی کرده و در همین ارتباط، با دولت های سه گانه، همه جوره، همکاری لازمه را داشته باشند.
با وجودی که هر کسی، دارای حقوق شهروندی است، ولی دموکراسی، یعنی حق تقدم با اکثریت. پس، اقلیتها نیز همان ضوابطی را که اکثریت رعایت می کند، باید آنها نیز مراعات کنند. طبیعی است که برای این دسته از افراد نیز راهکارهایی در نظر گرفته می شود که به اهداف و خواسته هایشان نزدیک باشد. ولی طبق قانون، هیچ کس حق ندارد سلامتی جامعه و حتی سلامتی خودش را به خطر بیاندازد.
با آرزوی پیروزی برای این کشور زیبا، صلح دوست و نجیب کانادا در تمامی عرصه های ملی و جهانی.
یادآوری: لطفاً همین دوشنبه 20 سپتامبر، وظیفه شهروندی خود را برای رأی دادن در انتخابات فدرال، انجام دهیم.
پاینده و پویا باشید