همیشه وقتی صحبت از بیمه، خصوصاً بیمه عمر میشود، جوانترها با بی توجهی از جمع کناره می گیرند یعنی اینکه هنوز برای آنها خیلی زود است تا به این مسأله فکر کنند ولی جالب است اگر بدانند که خیلی زودتر از اینکه خودشان بدانند، بخواهند و یا تمایلی داشته باشند با مسئله و اسم بیمه آشنا میشوند و آنهم زمانی است که صاحب ماشین می شوند که این خیلی هم زود اتفاق می افتد و خیلی زود با پرداخت مبلغی به نام بیمه اتومبیل داستان شروع می شود و خوب طبعاً چون بدون آن نمیتوان قانوناً رانندگی کرد به آن تن میدهند و هزینه آنرا که برای جوانترها سنگین هم هست بدوش می کشند. ولی در مورد بیمه های دیگر با بی علاقگی برخورد میکنند بدون آنکه بدانند خیلی زود و بسرعت بطرف داشتن یک زندگی مشترک سوق داده میشوند که امری بسیار طبیعی و زیباست.
متعاقباً، نامزدی و بعد از یکی دو سال هم عروسی و تا به خودشان بیایند بچه.
می گوئید نه، زمانه فرق کرده، با تمام فرقهای موجود هنوز هم ریتم زندگی باید و ناگزیر ادامه می یابد. آنهم بطرف تشکیل خانواده و بعد خرید خانه، ماشین جدیدتر، بیزینس و…
تمام این اتفاقات از نامزدی، عروسی، شغل جدید، خرید خانه، بچه دار شدن و…..بدین معنی است که مسئولیت ها بیشتر و بیشتر میشوند چه از نظر عاطفی و همبستگی چه از نظر مالی و آینده نگری.
با توجه به فرم اقتصادی در کانادا که میتوان با گرفتن وام صاحب همه چیز شد. بسرعت و بشکل بسیار عادی پس از چند سال با وامها و دیونی روبرو می شویم که بزرگترین آن وام خرید خانه است آنهم بیشتر اوقات وقتی که یک بچه تازه بدنیا آمده و یا نو پا داریم.
مخاطب من بیشتر کسانی هستند که بین 35 تا 45 سال عمر دارند و پر از نیرو و سلامتی جوانیند و اصلاً وقت ندارند به مشکلات و عاقبت آنها فکر کنند.
متأسفم اگر سناریو را عوض میکنم زیرا قصد من اینست که شما را به یاد سوسکی که در تابستان مشغول خوشی و تفریح بود و به مورچه دور اندیش و سخت کوش می خندید بیاندازم. زیرا زندگی هم مثل چهار فصل سال متغیر است و فقط در صورتی می توانیم در پاییز و زمستان آن با آسودگی خیال سر کنیم که پیش بینی آن را کرده باشیم. بیشتر از این وارد این قصه آشنا نمی شوم. تنها انتظار من اینست که اگر تازه ازدواج کرده اید یا بافت خانوادگی جوانی همراه با فرزندان خردسال دارید که طبیعتاً به همین دلیل همسرتان شاغل نیست تا از بچه ها نگهداری کند و یا اینکه شاغل است بدلیل اینکه درآمدش در اقتصاد خانواده کمک بزرگی است. فقط فکر کنید از نظر مالی چه پیش خواهد آمد اگر نان آور اصلی خانواده خدای نکرده دچار بیماری ویا از کار افتادگی شود.
با نهایت تأسف اینها واقعیت های نامطلوب موجود هستند که در
اطراف ما و گاها بسیار به ما نزدیکند.
چقدر آمادگی مواجه با آنها را داریم؟
چقدر توان مالی و بیمه مناسب داریم؟
چه کسی از پس پرداخت هزینه ها برخواهد آمد؟
چه هزینه ای؟اجاره، صورتحسابهای مختلف، وام ماشین، بیمه ماشین، هزینه خورد و خوراک، مهمتر از همه تحصیل بچه ها و Mortgage.
یکبار دیگر از خود سئوال کنید: چه کسی و چگونه از پس هزینه ها برخواهد آمد؟
آیا اگر بیمه داشتیم کمتر نگران نبودیم؟
در زمان بیماری و یا از کار افتادگی ، نگرانی مالی آخرین چیزی است که میخواهیم نگرانش باشیم.نگرانی که بطور مستقیم و ناگریز به خانواده و عزیزانمان منتقل می کنیم.
براستی چه باید کرد؟
ما باید داشتن بیمه را جدی تر از آنکه فکر می کنیم یا راجع به آن اینطرف و آنطرف می شنویم، در نظر بگیریم.
با یک مشورت ساده می توانید متوجه شوید اگر بیمه « عمر، ازکارافتادگی، بیماریهای سخت » را برای خود و همسرتان در نظر بگیرید چقدر حق بیمه خواهید پرداخت و این پرداخت چگونه آیندهٔ شما و عزیزانتان را امنیت میبخشد و تأخیر درآن چه ریسکهایی را به همراه دارد.
سئوال آخر اینکه:
آیا حوادث ، بیماری و اتفاقات ناخوشایند و غیرمنتظره را میتوان به تأخیر انداخت؟
برای گرفتن بیمه « عمر، ازکارافتادگی، بیماریهای سخت » هیچوقت زود نیست، شاید هم کمی دیر شده باشد چه کسی صد در صد میداند که حتمأ پذیرفته خواهد شد؟
واقعاً سنتی وجود ندارد که برای هدیه به خا نواده چیزهایی از این
قبیل به آنها بدهیم ولی امسال عیدی و هدیه سال نو آنها می تواند برای همه عمر و به عنوان با ارزشترین هدیه در زندگی آنها و خاطرشان باقی بماند و به شما هم آسودگی خیال یک برنامه ریزی مالی درست برای عزیزترین موجودات زندگیتان را بدهد.
با بهترین آرزوها
فرحنازجاهد
(Member of Million Dollars Round Table (MDRT
مشاور و کارشناس ارشد بیمه و سرمایه گذاری های تضمینی