جنگ اسرائیل و حماس در نوار غزه، همچنان ادامه دارد.
جنگ وحشتناک و مرگباری که با یک ایدئولوژی احمقانه که اسرائیل باید از بین برود، توسط یک عده مزدور مسخ شده، با بیخردی آغاز شد که در مجموع، حدود ۱۴ هزار نفر کشته، میلیونها نفر آواره و میلیاردها دلار خسارت به بار آورد.
همه اینها به چه قیمتی و با چه فکر مسمومی انجام گرفت؟
هزینه صدها کیلومتر تونل و تاسیسات زیرزمینی، همراه با تجهیزات نظامی بسیار گزاف و سنگین که میتوانست در خدمت فلسطینیان مقیم نوار غزه باشد، اما با حماقتها و افکار غیر انسانی، بیهوده هدر رفت و نگذاشت که مردم غزه با آسودگی به زندگی خود ادامه دهند.
شوربختانه، هیچگونه سازمان و یا موسسه ای در جهان هم وجود ندارد که در فجایع این چنینی، بتواند با قدرت و قاطعانه وارد میدان شده، گناهکاران را مجازات کرده و جلوی کشتار مردم بیگناه را بگیرد که هر جان، ارزش یک جهان را دارد.
بارها درباره حق ناحق «وتو» گفته و نوشتهام و میدانم که این اندیشه، راه به جایی نمیبرد. اما این را به خوبی میدانم که وجود سازمان ملل، یک دستاویز و بهانه ای است برای ۵ ابر قدرت جهان که دارای حق ناحق «وتو» هستند.
صدور قطعنامهها و اعلامیههای جورواجور و تو خالی، هرگز دوای درد جهان نیست و نخواهد بود. آنچه که در این میان اهمیت دارد و لازم است، وجود یک قدرت متمرکز و متشکل از کلیه نیروهای کشورهای جهان تا بتواند قدرتمندانه و با قاطعیت، وارد کارزارها شده و آرامش و آسایش را در جهان برقرار کند.
در همین راستا، بنیادهای زیر مجموعه سازمان ملل هم میتواند اخلاقیات، دموکراسی و آزادی و منشور حقوق بشر را در جهان ترویج کنند.
در عصر دموکراسی، جنگ و کشتار، فقط از سوی بیخردان و جاه طلبان قدرت، صورت میگیرد و بس.
سازمان ملل هم با آن همه زرق و برق ظاهریش، چون قدرت اصلی در اختیار ندارد، فقط خلافکاری های سران خودکامه را محکوم میکند.
در حال حاضر، قدرت و اختیارات این سازمان، اصلاً کافی نیست تا جلوی تجاوز روسیه به اوکراین را بگیرد.
آیا سازمان ملل امروزی میتواند در منطقه بلاخیز خاورمیانه، بین اسرائیل و فلسطین، صلح برقرار کند؟
کاملاً آشکار است که پنج ابرقدرت دارای حق ناحق «وتو»، به راحتی میتوانند هر آنچه را که دلشان بخواهد، در جهان انجام دهند. زیرا آنها می دانند که سازمان ملل هم در مقابل قدرت آنها، کاملاً عاجز و ناتوان است و کاری از پیش نمیتواند ببرد. فقط کافی است هر تصمیمی را که سازمان ملل میگیرد، آنها به راحتی، «وتو» کنند.
در این میان، بقیه کشورهای جهان هم، همچون مجسمههای بیاراده و بیخاصیت، تماشاگر صحنه هستند. زیرا، سران آن کشورها میدانند که اگر در مقابل آن ۵ ابرقدرت ایستادگی کنند، ممکن است مورد خشم و غضب آنها واقع شده و اقداماتی بر علیه شان انجام گیرد.
از طرف دیگر، متاسفانه آن کشورها، اتحاد و همبستگی لازم را ندارند تا با هم درباره حق ظالمانهای که آن ۵ کشور قدرتمند، حدود ۸۰ سال پیش به خود دادهاند را مورد پرسش قرار داده و از زورگویان بخواهند که آن را لغو کنند.
واقعا معلوم نیست این کشورهای بی اراده، تا کی میتوانند در مقابل این بیعدالتی آشکار، مقاومت و پایداری کنند! تا چند سال دیگر، سیاستمداران و سران سایر کشورها می توانند در برابر زورگویی ها و جاه طلبیهای افراطی ابرقدرتها که مدام، آرامش و آسایش جهانیان را به خطر میاندازند، تحمل میکنند و همچنان تماشاگر باقی بمانند؟!
طبیعی است که بدین ترتیب که سیاست ها و طرح های ابرقدرت ها دارد پیش می رود، جهان هرگز روی صلح و آرامش را به خود نخواهد دید. چون هرگز جاه طلبیهای ابرقدرت تمام نخواهد شد و روز به روز هم بیشتر به سوی بیعدالتیها کشیده خواهد شد.
کشور ایران، در اثر بی کفایتی و بی لیاقتی حاکمانش، چه از نظر آزادی و چه از نظر اقتصادی، همچنان به قعر جدول برو می رود. میلیونها ایرانی و مغز متفکر که میتوانستند به کشور خود خدمت کنند، به سایر کشورهای جهان پناه برده و به آن دولتها خدمت میکنند.
در سوریه، بشار اسد باعث قتل صدها هزار نفر و آواره شدن میلیونها نفر از مردم خود شده است.
کره شمالی، در حالی که ملت آن در فلاکت و بدبختی به سر میبرند، به تازگی یک ماهواره جاسوسی به فضا فرستاده است.
گروههای نیابتی نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنان در حال طراحی توطئههای ضد اسرائیلی در منطقه خاورمیانه هستند.
و سایر جنایات دیگر که در جای جای جهان، در حال اتفاق افتادن است و در حوصله این مقاله نیست تا به آنها هم اشاره شود.
آیا شما خوشبینانه فکر میکنید که پس از فروکش کردن همه این رویدادهای ضد بشری و فاجعه آمیز امروز، آیا جهان روی صلح و آرامش را به خود خواهد دید؟
من که همیشه امیدوار و خوشبین بودهام، هرگز تا به این درجه خوش خیال نیستم که فکر کنم در آینده، ابرقدرتها برای منافع خود، نقشههای وحشتناک تر و شوم تری را در سر نپرورانند. و بسیار نگرانم که بقیه سران جهان، همچنان وامانده، با نگرانی منتظر باشند تا ببینند ابرقدرتها چه خواهند کرد!
از نظر من، درد معلوم است و درمان هم مشخص. اما کو آن حکیم توانایی که بتواند آن نوشدارو را به جسم خسته بیمار جهان بخوراند؟
چاره چیست و چه باید کرد؟
آیا باید کرامت انسانی را نادیده گرفت و همچنان و خاموش ماند؟
پاینده و پویا باشید.