حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیطزیست، از انتقال «پیروز»، توله یوز «ایران» به زیستگاه ملی توران تا فروردین ماه خبر داد و گفت: «در طبیعت یوزهایی داریم که بسیار برای ما ارزشمندتر هستند و ترجیح این است که عمده اعتبار، هزینه، انرژی و وقت خود را بر یوزهای موجود صرف کنیم.»
معاون سازمان حفاظت محیطزیست با بیان اینکه نگهداری پیروز در سایت پردیسان برای این سازمان «هزینه و زحمت» دارد، گفت: در پارک ملی توران، یوزهای دیگری ازجمله «ایران» و «فیروز» پدر و مادر «پیروز» نگهداری میشوند و پیروز نیز میتواند در آن سایت که به شرایط زیستگاه طبیعیاش بسیار نزدیک است، زندگی کند.
حسن اکبری در حالی این ادعا را مطرح کرد که پیروز از هنگام تولد، پرستار انسان داشت و به گواهی کارشناسان مانند گربهای دستآموز تربیت شد. معاون سازمان حفاظت محیطزیست نیز در مصاحبهاش با خبرگزاری ایسنا اذعان کرد امکان اینکه پیروز خوی وحشیگری پیدا کند تقریبا ناممکن است، زیرا وابستگی زیادی به انسان دارد.
معاون سازمان حفاظت محیطزیست در ادامه افزود: «از ابتدا تیمارگر از پیروز نگهداری کرده است و به همین دلیل او را مادر خود فرض میکند و جدا شدن از تیمارگر برایش سخت است.»
به گفته اکبری، سیستم بدنی پیروز همچنان ضعیف است و هنوز با شرایط ویژه به او غذا داده میشود و مانند توله یوز معمولی نیست که بتواند بهراحتی هر غذایی را مصرف کند. گاهی نیز تیمارگر او مجبور میشود با ترفندهای تحریکآمیز پیروز را به غذا خوردن ترغیب کند.
پیروز، توله یوزی که میتوانست در زیستگاه طبیعی یا در شرایط اصولی تحت اسارت رشد کند، اکنون به موجودی وابسته به انسان تبدیل شده است که مانند یوزهای دیگر خوی وحشیگری ندارد. آنطور که معاون سازمان حفاظت محیطزیست هم میگوید امکان وحشیسازیاش تقریبا غیرممکن است. در چنین شرایطی انتقال پیروز به زیستگاه توران، میتواند به تلف شدنش منجر شود، با این حال حسن اکبری میگوید بیش از این نمیتوان وقت و بودجه سازمان حفاظت محیطزیست را برای پیروز هزینه کرد.
پیروز، آخرین توله بازمانده ایران، اردیبهشت ۱۴۰۱ در شرایط اسارت به دنیا آمد. سزارین ایران علاوه بر اینکه یوز مادر را دچار مشکلات جسمی کرد و احتمال بارداری مجدد او را به خطر انداخت، زمینه مرگ توله یوزها را نیز فراهم کرد؛ زیرا یوز مادر به دلیل تماس دست انسان به توله یوزها از پذیرش آنها امتناع کرد و به تولههایش شیر نداد، در نتیجه دو توله یوز او تلف شدند. توله یوز سوم هم همچون گربهای دستآموز که تفاوتهای آشکاری با یوزپلنگ رها در دل طبیعت دارد تربیت شد.
پیام محبی، رئیس جامعه دامپزشکان ایران، مرداد ماه به خبرآنلاین گفت: پیروز دیگر هیچوقت نمیتواند به طبیعت بازگردد، چون او را مثل بچهگربه بار آوردهاند، جنگیدن برای غذا را یاد نگرفته است و نمیتواند برای خودش غذا پیدا کند.
او با انتقاد از شیوه نگهداری پیروز در اسارت افزود: «کجای دنیا حتی در اسارت یوزپلنگ را با اسباببازی گربه تربیت میکنند، اگر قرار بود ایران از پیروز نگهداری کند چه رفتاری داشت، همان کار را از او تقلید کنیم، بنابراین شک نکنید پیروز دیگر یک بچه گربه است، چون مانند گربه بار آوردیم.»
پیتر کالدول، دامپزشکی که خردادماه از آفریقای جنوبی برای معاینه «ایران» و «پیروز» به ایران سفر کرده بود، بهصراحت گفت که احتمال زنده ماندن توله سوم ۶۰ درصد است، زیرا نباید انتظار داشته باشیم تولهای که از مادر جدا شده است و دستی تغذیه میشود، زنده بماند.
سازمان حفاظت محیطزیست مدعی است که برای بقا و تکثیر یوزپلنگ آسیایی در شرایط اسارت تلاش میکند، اما نگهداری یوزها در شرایط نامناسب اسارت، حیات آنان را با خطر بیشتری مواجه کرده است.
انجمن یوزپلنگ ایرانی پیشتر اعلام کرده بود که تعداد قطعی یوزپلنگهای آسیایی در حال حاضر ۱۳ قلاده است و با احتساب یوزهایی که شناسایی نشدهاند، جمعیت اینگونه جانوری در ایران احتمالا کمتر از ۳۰ قلاده است.