نتیجه و دستاوردهای حکومت جمهوری اسلامی ایران، پس از گذشت بیش از چهار دهه، چیزی به جز کشاندن کشور ایران به انزوا و پایین ترین درجه از اعتبار، در جهان نبوده است.
همه برنامه های آشوبگری حکومت ایران در کل جهان، فقط برای بقای خودش بوده است. من گمان نمی کنم که از میان طرفداران بسیار کم جمهوری اسلامی ایران، کسی بتواند حتی یکی از کارهای مثلاً خوب و شایسته این نظام که به آن ببالد و افتخار کند، نام ببرد.
این همه زندانی،
این همه مشکلات مالی و اقتصادی،
این همه دزدی و اختلاس،
این همه فلاکت و بدبختی در سراسر ایران،
ساختن مدرسه و خانه و بیمارستان و طلاکاری مقبره های مختلف در کشورهای دیگر،
کارتن خوابی،
اتوبوس خوابی،
گورخوابی،
کولبری،
بحران بی آبی،
جنگل زدایی،
حمایت های مالی است از نیروهای نیابتی تروریستی در خارج از کشور
این همه زندانیان سیاسی،
این همه اعدام و کشتار،
این همه آواره و پناهجوی ایرانی در سراسر جهان،
این همه دشمن بزرگ و کوچک در کل دنیا،
بحران کرونا و عدم اجازه ورود واکسن به ایران،
مشکل دارو و هزاران ” این همه “های دیگر که در این مقاله نمی گنجند، همه و همه، دست آورد شوم جمهوری اسلامی است که به نام خدا، بر بندگان خدا روا داشته است.
چه کسی به غیر از کسانی که منافعشان به وجود و بودن جمهوری اسلامی ایران وابسته است، مایل است که این حکومت ضد ایرانی و ضد بشری، باقی بماند؟!
حفظ نظام، برای چه و به چه قیمتی؟
آیا هیچ وجدان آگاه و بیداری، در این شیادان و روباه صفتان وجود ندارد که ببینند چگونه ایران را به جهنمی تبدیل کردهاند که حتی یک دوست واقعی هم در جهان ندارد؟
آیا آنقدر کور دل و ناآگاه هستند که نمی بینند که با سیاست های بی خردانه و اعمال غیر انسانی خود، خیلی های را دین گریز و دین ستیز کرده اند؟ و آن عزت و احترامی که روحانیون، قبل از انقلاب 57، در ایران داشتند، همه از بین رفته است؟
آیا جمهوری اسلامی ایران، این همه بدبختی ها و مصائب ملت و کشور را نادیده می گیرد و در این عصر و دوره تکنولوژی و دموکراسی، هنوز در سرش، رویای شیرین صدر اسلام را می پروراند؟
گفتند: آمریکا که هیچ غلطی نمی تواند بکند. اما اکنون ببینید که همین دشمنی بیجا و بیهوده، ایران را به چه روز و فلاکتی کشانده است!
********
فردا جمعه، هشتم ماه ژانویه، دومین سالگرد حادثه جانکاه هواپیمای اوکراین است که در آن، ۱۷۶ سرنشین بی گناه و بی پناه آن، به دست جنایتکاران جمهوری اسلامی ایران کشته شدند.
دولت ایران، هنوز در باره این حادثه مرگبار، هیچ پاسخ دقیق و روشنی نداده است و به گفته آنها، این فاجعه، یک خطای انسانی بوده و ناخواسته اقدام به شلیک دو موشک به آن هواپیما شده است.
مگر می شود بی اجازه و بدون اطلاع، آتش به اختیار و بدون هیچ سوال و مشورتی با فرماندهان مافوق، اقدام به چنین عمل فاجعه آمیزی زد؟
یقیناً این کار، با آگاهی و به دستور رهبران جمهوری اسلامی ایران بوده که می خواستند به طریقی، از این حادثه، بهره برداری های تبلیغاتی و سیاسی بکنند.
اگر عملکردهای دولت جمهوری اسلامی ایران، انسانی بود و نه شیطانی، نه تنها میلیون ها نفر از نیروهای کارآمد و مغز متفکر، از ایران به کشورهای جهان نمی گریختند، بلکه همه آنها هم با جان و دل، در خدمت این نظام بودند.
اما شوربختانه می بینیم که این چنین نبوده و چنین هم نخواهد شد.
خواننددگان گرامی، اگر ما سکوت کنیم، این را بدانیم که در آینده، تاریخ از ما با شرمساری یاد خواهد کرد و آیندگان از ما خواهند پرسید: در برابر آن همه ظلم و ستم، چرا هیچ کاری نکردید و حرفی نزدید!؟
بله، برای حفظ هر نظام دیکتاتور و فاسدی، باید وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشت.
آیا ما حاضر به کار هستیم؟
آیا به این حقیقت فکر کرده ایم که در آینده، تاریخ از ما چه خواهد نوشت و چگونه یاد خواهد کرد؟