هفته گذشته، در رابطه با همبستگی ایرانیان خارج از کشور با هم وطنانمان در داخل کشور که سه هفته
است جانشان را برای آزادی، بر کف گرفته و در خیابان ها شعار« زن – زندگی – آزادی » را سر می
دهند، ایرانیان شهر تورنتو نیز با حضور بیش از ۶۰ هزار نفری خود، افتخاری بی نظیر آفریدند تا این
همبستگی، زبانزد تمام ایرانیان در سراسر جهان، شود.
شنبه، اول اکتبر، تظاهرات بی نظیر و با شکوه ایرانیان در شهر ریچموندهیل، شمال تورنتو که به دعوت
حامد اسماعیلیون یکی از کسانی که خانوادهاش را در حمله موشکی سپاه پاسداران از دست داد، همزمان
در 150 شهر جهان نیز برگزار شد.
این تظاهرات بزرگ، حتی برای کانادایی ها هم، جالب و شگفت انگیز بود.
اکنون، تمام جهان یکپارچه با ملت مظلوم ایران، همدردی می کند. در همین رابطه، پارلمان های کانادا و
آمریکا و اتحادیه اروپا، همه و همه در راستای همدردی با ایرانیان به پا خاسته اند.
این راهپیمایی با شکوه که برای همبستگی با هموطنان دردمندمان در داخل کشور برگزار شد، ساعت ها
به طول انجامید. بسیاری از ناظران، اعتقاد داشتند که تعداد شرکت کنندگان در این راهپیمایی بزرگ،
حتی به بیش از ۱۰۰ هزار نفر هم می رسید.
مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله ای که حالا دیگر، به عنوان سمبل انقلاب جدید ایران شناخته شده است،
هرگز تصور نمی کرد که مرگ مظلومانه اش، جرقه ای بشود که این چنین، دامان ظالمان را بگیرد.
باید از خود پرسید که چه کسی از چنین رژیمی حمایت می کند که با ایدئولوژی ساختگی خود، یک
کشور آباد را به ویرانه ای تبدیل کرده است؟
آیا می توان حکومتی را که باعث شده است تا نخبگان و متخصصین آن، از کشور فرار کنند، یک
حکومت شایسته و مردمی دانست؟
ظلم و ستم هایی که حکومت جمهوری اسلامی ایران در حق ملت و کشور ایران روا داشته، آنقدر بی
شمار است که باید آنها را در کتاب ها نوشت.
آمدن این رژیم منحوس، کشور ایران را که کم کم می رفت تا اعتبار جهانی پیدا کند و سری در میان
سرها درآورد، به پست ترین و پایین ترین درجه اعتبار در جهان کشاند و باعث جنگی شد که همراه با
آن، صدها هزار ایرانی را کشت، به زندان افکند و میلیون ها نفر را هم به سراسر دنیا فراری داد.
اکنون که مردم دنیا، مظلومیت زنان و دختران و به طور کلی مردم ایران را دیدند، به ویژه هنرمندان و
اشخاص مشهور و محبوب مردمی جهان که لب به سخن و اعتراض گشودند. و پس از آن، سیاستمداران
کشورهای غربی نیز که سال هاست صدای ما را نمی شنیدند، قلب های سنگی شان را کمی نرم کردند و
همصدا با دیگران، شروع به اعتراض به عملکرد حکومت جمهوری اسلامی ایران کردند.
به گفته ناظران سیاسی، این انقلاب که در حال شکل گرفتن است، در نوع خود، انقلابی شگفت انگیز و
منحصر به فرد خواهد بود که بدون رهبر و به طور خودجوش، به حرکت درآمده و تا شاهد پیروزی را
در آغوش نکشد، از حرکت باز نخواهد ایستاد.
جوانان دهه ۸۰ که شجاعانه آغازگر تظاهرات ضد حکومت دیکتاتوری ایران هستند، هرگز در
عمرشان، رنگ آزادی را ندیدهاند ولی آنها، جلوه هایی از آزادی را از طریق کانال های تلویزیونی و
شبکه های اجتماعی، در سراسر جهان دیده و با تمام وجود، خواهان آزادی واقعی و تنفس در هوای آن
هستند.
گمان نمی رود که در جهان امروز، هیچ ملتی به اندازه ایرانیان، در رابطه با مسائل کشور خود و
جهان، اینچنین آگاه و هشیار باشد. اکنون ملت ایران، بیش از پیش، بیدارتر از همه قرون و اعصار شده
است.
هشتگ مهسا امینی (#mahsa_amini) که پنجشنبه هفته پیش، بیش از ۱۵۰ میلیون بار توییت شده بود،
تا پایان امروز، پنجشنبه ششم اکتبر، به بیش از ۲۵۰ میلیون بار خواهد رسید.
آری، جهان هم نسبت به مسئله و مشکلات ایران، هشیار و آگاه شده است.
اما آنچه که مشخص و آشکار است، این است که سلسله های بزرگ پادشاهی، یکی پس از دیگری، آمدند
و رفتند و می دانیم که سرانجام، سلسله آخوندیسم نیز به پایان خواهد رسید.
باید کشوری از نو ساخت و امیدوار بود که در آینده ای نه چندان دور، کشوری آباد و آزاد و جهانی بهتر
از این را خواهیم داشت.
پاینده و پویا باشید